جنگ های گوریو و خیتان
جنگ های گوریو – خیتان به مجموعه ای از یورش های انجام گرفته توسط خیتان های سلسله لیائو در قرون دهم و یازدهم میلادی به دودمان کره ای گوریو اطلاق می شود. این تهاجمات در نزدیکی مرز امروزی بین چین و کره شمالی صورت گرفت. جنگ های گوریو خیتان شامل لشکرکشی های اول، دوم و سوم بود.
خیتان های سلسله لیائو زمانیکه در سال ۹۲۶ میلادی بالهه را تصرف کردند، به منطقه ای نقل مکان نمودند که به صورت سنتی متعلق به پادشاهی های کره ای بود. منطقه فوق که در منچوری امروزی و شمال رودخانه یالو واقع است، از سال ۲۳۳۳ قبل از میلاد یا به مدت بیش از ۳۰۰۰ سال قلمرو کره ای ها بود. تصرف بالهه توسط خیتان ها با تصرفات بیت المقدس و سایر مراکز مسیحی در بعد از سال ۶۰۰ میلادی توسط ارتش های مسلمانان مقایسه می شود. تهاجم خیتان ها به گوریو بیانگر تلاش آنان برای فتح شبه جزیره کره و الحاق مردمان کره ای به لیائو بود. کوشش آنها به مانند تعداد زیادی از تلاش های قبلی و بعدیشان ناکام ماند.
مقدمه
در خلال عهد سه پادشاهی کره ای، گوگوریو شمال شبه جزیره کره و بخش هایی از منچوری را تصرف کرد. با سقوط گوگوریو در سال ۶۶۸ پس از میلاد، شیلا سه پادشاهی را متحد نمود. این در حالی است که چینی های دودمان تانگ موقتا بخش های شمالی قلمرو گوگوریو را در اختیار گرفتند. یکی از ژنرال های اسبق گوگوریو قلمرو آن را در منچوری به عنوان پادشاهی بالهه احیا کرد. بلافاصله پس از سقوط گوگوریو، سلسله تانگ دچار تفرق شد و بیشتر مردمان ترک آسیای مرکزی (گوک ترک ها) بیرون رانده شدند. دیگر قبیله ترک (اویغورها) جانشین گوک ترک ها گشتند اما تاثیر گذاری ضعیفی بر منطقه داشتند.
به موازات تضعیف بالهه، اویغور و سلسله تانگ، مردمان تونقوز خیتان در ناحیه ای که حال مغولستان داخلی نامیده می شود ظاهر شدند و شروع به توسعه قلمروشان کردند. متعاقب سقوط تانگ در سال ۹۰۷ میلادی، چین متحمل یک جنگ داخلی طولانی مدت شد. در سال ۹۱۱ میلادی بالهه که توسعه خیتان را تهدیدی برای خود می پنداشت، از شیلای متحد در حال سقوط تقاضای کمک کرد. منابع تصریح می کنند که بالهه از گوریو سلسله جانشین شیلا نیز در عهد سه پادشاهی جدید تقاضای کمک نمود. رئیس خیتان یِلو آبائوجی در سال ۹۱۶ سلسله لیائو را بنیان نهاد و بدین ترتیب جایگزین اویغورها به عنوان قدرت بلامنازغ مغولستان امروزی شد.
روابط گوریو – خیتان
دودمان گوریو در سال ۹۱۸ جایگزین سلسله شیلا متحد شد. خیتان بالهه را در سال ۹۲۶ نابود کرد. بسیاری از اعضای خاندان حاکم بالهه به جنوب گریخته و به پادشاهی تازه تاسیس شده گوریو پیوستند. کره از لحاظ تاریخی روابط نزدیکی با سلسله های سنتی چینی داشت اما به خصوص پس از سقوط بالهه، مردمان شمالی را وحشی تلقی می کرد. خیتان کنترل ۱۶ منطقه چینی را در جنوب دیوار بزرگ بدست گرفت و بدین ترتیب پایه های سلسله جین جدید (۹۳۶ – ۹۴۷) را که عمری کوتاه داشت بنا نهاد. این سلسله تنها بر بخش کوچکی از خاک چین تسلط داشت.
یِلو آبائوجی در سال ۹۲۲ تعدادی اسب و شتر به عنوان هدیه به گوریو فرستاد و در جستجوی روابط دوستانه برآمد. زمانیکه بالهه سقوط کرد، امپراطور تجو پناهندگان بالهه را با آغوش باز پذیرفت و سیاست توسعه شمالی را در پیش گرفت. خیتان در سال ۹۴۲ پنجاه عدد شتر به گوریو فرستاد اما تجو هدیه را نپذیرفت و سفیر را به جزیره ای تبعید و شترها را تا حد مرگ گرسنگی داد. حکام جانشین گوریو نیز سیاست ضد خیتانی را ادامه دادند. جونگ جونگ ارتشی سیصد هزار نفره را برای دفاع در برابر خیتان تشکیل داد. گوانگ جونگ چندین قلعه در امتداد مرز شمال غربی ساخت، و پیونگ یانگ و هامگیونگ امروزی را به شکل تهاجمی توسعه داد.
گسترش لیائو
خیتان های سلسله لیائو در سال ۹۴۶ در جستجوی تصرف تمام چین برآمدند. وقتی که دودمان سونگ در سال ۹۶۰ اقدام به اتحاد چین کرد، کشمکش داخلی در میان اعضای خانواده سلطنتی لیائو موقتا باعث توقف هدف خیتان برای فتح چین شد. بعلاوه برخی از پناهندگان بالهه کشور کوچکی به نام جونگان گوک را در میانه ناحیه رودخانه یالو تشکیل دادند و با سونگ و گوریو در برابر خیتان متحد شدند. سرانجام خیتان توانست تحت رهبری قدرتمند امپراطور شنگ زونگ که در جستجوی مقابله با انزوای منطقه ای بود، ثبات داخلی خود را بدست آورد. پس از فتح جونگان گوک در سال ۹۸۶ و حمله به قبایل جورچن در پائین دست رودخانه یالو در سال ۹۹۱ پس از میلاد، خیتان ها حملات بر علیه گوریو را آغاز کردند.
اولین حمله: ۹۹۳ پس از میلاد
مقدمه
در اواخر آگوست ۹۹۳، منابع اطلاعاتی گوریو در امتداد مرز در مورد حمله قریب الوقوعی از جانب خیتان اطلاع پیدا کردند. پادشاه سونگ جونگ از گوریو سریعا قوای نظامی را تجهیز و نیروهایش را برای پوشش موقعیت های دفاعی در شمال غربی به سه گروه ارتشی تقسیم کرد. واحدهای پیشرو ارتش گوریو از مراکز فرماندهیشان در نزدیکی آنجو امروزی در ساحل جنوبی رودخانه چونگ چون به سمت شمال غربی پیشروی کردند. جدیت شرایط پادشاه سونگ جونگ را مجبور کرد تا از پایتخت (که سونگ) به پیونگ یانگ سفر کند تا شخصا کنترل عملیات ها را به عهده گیرد.
حمله خیتان
در اکتبر همان سال، ارتش پر شماری از خیتان که تعداد آنها به حدود ۸۰۰۰۰۰ نفر می رسید، تحت فرماندهی ژنرال ژیائو سونینگ از مبدا لیائو و دژ نِوون سونگ هجوم آورده و در امتداد رودخانه یالو به داخل خاک گوریو خروشیدند. موج های از مبارزین خیتانی در عرض رودخانه پارو زده و در سراسر کشور پراکنده شدند. در یک نبرد نوسانی خونین، مقاومت شدید سربازان گوریو در ابتدا باعث کندی و سپس به طرز قابل توجهی مانع پیشروی خیتان به شهر پونگسان گون شد. به مانند صف آرایی مقابل چینی ها، ارتش گوریو هرگز تسلیم خیتان نشد. آنان در برابر حملات از جلو ثابت قدم ایستادند. ارتش گوریو برای عقب نشینی تظاهر به گریختن می کردند و کمین هایی قرار می دادند، و در نهایت حملات جناحینی بر علیه خیتان تدارک می دیدند.
مبارزین گوریو در نهایت ارتش ژیائو سونینگ را در رودخانه چونگ چون متوقف کردند. در مواجه با چنین مقاومت سریع و حساب شده ای، خیتان بدین نتیجه رسید که تلاش بیشتر برای فتح کل شبه جزیره به شدت هزینه بر خواهد بود و در عوض در جستجوی مذاکره برای توافقی با گوریو برآمد.
شروع مذاکرات
چیزی که خیتان در بدست آوردن آن با سلاح در میدان نبرد ناکام ماند، کوشید تا در مذاکرات به چنگ آورد. بدون اشاره به پشیمانی یا ابراز فروتنی، ژنرال ژیائو سونینگ تقاضای تسلیم قلمرو سابق بالهه به امپراطور شنگ زونگ را کرد. او درخواست کرد که گوریو روابط خود را با دودمان سونگ قطع کند و در گستاخانه ترین آنان، به پادشاه سونگ جونگ گفت که وضعیت کشور خراجگذار امپراطور لایئو را بپذیرد و یک دوره خراج سالانه به دولت لیائو پرداخت کند. بجای پاسخ گوریو با صدایی واحد و رد یکجای درخواست های ژنرال لیائو، اتمام حجت خیتان به موضوع بحث داغ در دربار سلطنتی در که سونگ مبدل گشت.
مقامات دولتی در یک سو بر این باور بودند که موافقت با ژنرال ژیائو از هجوم های بیشتر خیتان ممانعت به عمل می آورد و به دربار پیشنهاد دادند که امپراطور لیائو را آرام کند. بسیاری از فرماندهان ارشد نظامی که اخیرا در میدان نبرد با ارتش خیتان مواجه شده بودند، به مخالفت برخواستند. از آن جمله می توان به ژنرال سوهی اشاره کرد که فرمانده گروهی ارتشی در شمال آنجو بود. در حالیکه دیوان سالارها در پایتخت مشغول جر و بحث بودند، ژنرال ژیائو حمله ای ناگهانی را در امتداد رودخانه چونگ چون مستقیما به قصد پایگاه های ارتش گوریو در آنجو ترتیب داد. گوریو حمله خیتان را دفع کرد اما این یورش ناگهانی هراس را در سراسر دربار سلطنتی برانگیخت.
مذاکرات آتش بس
در یک کوشش برای آرام کردن اشراف دربار، وزیر سوهی برای مذاکرات مستقیم با ژنرال ژیائو داوطلب شد. هر دو جناح می دانستند که فشار سنگین دودمان سونگ بر کشور لیائو بیانگر یک عامل مهم تاثیر گذار بر مذاکرات می باشد. وزیر سوهی در گفتگوهای رو در رو با همتای خیتانی اش صراحتا به ژنرال ژیائو گفت که خیتان هیچ مستمسکی برای ادعاها در مورد قلمرو بالهه سابق ندارد. در حقیقت از این روی که گوریو بدون چون و چرا به عنوان جانشین پادشاهی گوگوریو تلقی می شود، آن سرزمین به درستی به حوزه قلمرو گوریو تعلق دارد.
در یک تهدید پوشیده و هوشمندانه، سوهی به ژنرال ژیائو یاد آوری کرد که قلمرو شبه جزیره لیائودونگ در گذشته تحت سلطه گوگوریو بوده است. قلمروهای منچوری از جمله پایتخت خیتان در لیائویانگ بایست به درستی به گوریو تعلق داشته باشد.
پسایند
وزیر سوهی در اقدامی پایانی و قابل توجه، رضایت خیتان را برای ضمیمه نواحی منتهی به رودخانه یالو به خاک گوریو جلب کرد. ژنرال ژیائو و ارتش خیتان نه تنها بدونی دستیابی به اهدافشان به لیائو بازگشتند، بلکه هجوم فوق به معنای واقعی کلمه با تسلیم نواحی واقع در امتداد جنوب رودخانه یالو به پادشاه سونگ جونگ به پایان رسید. مانور دیپلماتیک درخشان سوهی بر فهم صحیح وی از وضعیت بین المللی معاصر و جایگاه گوریو در منطقه تاکید دارد. پس از تبادل زندانیان، ارتش خیتان از امتداد رودخانه یالو عقب نشینی کرد. گوریو و دولت لیائو در سال آینده روابط دیپلماتیک رسمی بنیان گذاری کردند. در یک تلاش برای همراهی و تسریع روند فوق، گوریو موقتا روابط دیپلماتیک خود را با دودمان چینی سونگ به حالت تعلیق درآورد.
دومین تهاجم:
مقدمه
پادشاه سونگ جونگ که یورش های بیشتری از جانب خیتان را پیش بینی می کرد، به منظور گسترش قدرت گوریو در سراسر ساحل رودخانه یالو دستور ساخت مجموعه ای را داد که شش شهرک – پادگان نامیده می شد. نیروی کار رعیتی دژهای عظیمی را در دشت های ساحلی و کوهپایه های مابین چونگ چون و رودخانه یالو در نزدیکی شهرهای امروزی اویجو، یونگ چون، سونچون، چولسان، کوسونگ و کواک سان ساختند. با تکمیل استحکامات دفاعی مدرن سازی شده آن، گوریو روابط دیپلماتیک خود را با چینی ها سونگ از سر گرفت.
شنگ زونگ امپراطور خیتان این اقدام جسورانه و افزایش قدرت قشون گوریو ساکن در جنوب رودخانه یالو را به عنوان زنگ هشداری تلقی کرد. او نه تنها نارضایتی خویش را بابت آن توسعه ها اعلام نمود، بلکه درخواست کرد که گوریو شش شهرک – پادگان خود را به امپراطوری لیائو برگرداند. پادشاه سونگ جونگ بلافاصله درخواست او را رد کرد. بنابراین بحران مابین دولت لیائو و گوریو مجددا به اوج رسید.
تهاجم خیتان
کودتای خونین گنگ جو در که سونگ بهانه مناسبی بدست امپراطور لیائو داد تا در پوشش خونخواهی قتل پادشاه موک جونگ به گوریو حمله ور شود. در زمستان سال ۱۰۱۰ میلادی، ارتشی شامل چهارصد هزار سرباز خیتانی تحت فرماندهی شخص امپراطور شنگ زونگ دژ نِوون سونگ را ترک کرده و در عرض دریاچه یخ زده یالو وارد سرحدات گوریو شدند. ژنرال گنگ جو از موقعیت های دفاعی واقع در اطراف پادگان سونچون به طرز موفقیت آمیزی اولین تهاجم خیتان را دفع کرد. مبارزین خیتان بی باکانه مجددا گروه بندی شده و حمله دومی را ترتیب دادند. این بار آنها به پادگان تجاوز و ژنرال گنگ را اسیر کردند. علیرغم تقاضاهای مکرر از جانب امپراطور لیائو که گنگ جو قسم وفاداری به وی یاد کند، اما ژنرال قهرمان گوریو تعظیم به نشانه اطاعت را استورانه نپذیرفت. امپراطور شنگ زونگ او را در آن محل اعدام کرد.
ارتش امپراطور شنزونگ پادگان سونچون را مغلوب ساخته و به آسانی در خطوط دفاعی گوریو رخنه کرد. او سپس پادگان ساحلی در کواکسان را دور زد و برای محاصره شهر پیونگ یانگ به سمت جنوب رفت. تنها یک دفاع بی رخنه از جانب مدافعین گوریو از سقوط شهر ممانعت به عمل آورد. زمانیکه اخبار مرگ گنگ جو به دربار سلطنتی در که سونگ رسید، دولت تقریبا وحشت زده شد. وزرای پادشاه مصرانه تقاضای تسلیم بلا درنگ و بدون قید و شرط را کردند. پادشاه هیون جونگ پیشنهاد وزرایش را نپذیرفت و در عوض نصیحت یکی از ژنرال هایش را مد نظر قرار داد. با امید به خرید زمان برای قوای باقی مانده گوریو برای سازماندهی مجدد و ضد حمله در زمانیکه فشار خیتان نقطه اثر خود را از دست داده باشد، هیونگ جونگ دربار را به سمت جنوب و به شهر ساحلی ناجو انتقال داد.
مذاکرات
امپراطور شنگ زونگ پیش روی نیروهایش به سمت جنوب را ادامه داد. سربازان خیتان سرانجام به پایتخت (که سونگ) رسیدند و آنجا را تصرف کردند. ارتش خیتان وحشیانه تجاوز نمود و در مسیر خود در که سونگ به غارت پرداخت. با امید به پایان خصومت ها، پادشاه هیونگ جونگ تلاش کرد تا تقاضای صلح دهد. امپراطور خیتان مغرورانه دستور داد تا گوریو نواحی راهبردی مرزی که در آن زمان تحت کنترل شش پادگان بود را تسلیم کند. او همچنین تقاضا کرد که اگر پادشاه هیون جونگ میخواهد نیروهای خیتان از گوریو خارج شود، او باید به پایتخت در لیائویانگ آمده و به سلسله لیائو عرض تعظیم کند. هیون جونگ نیک می دانست که اینچنین اقدامی به معنی تصدیق خراجگذاری گوریو برای امپراطور لیائو خواهد بود. پادشاه جوان با یکدندگی این درخواست نامعقول را رد کرد و هرگز مسافرت سلطنتی شمال را انجام نداد.
عواقب
علیرغم موفقیت هایشان در میدان نبرد، تهاجم لیائو مزیت اندکی برای خیتان به بار آورد. پس از نفوذ در عمق خاک گوریو، پادشاه شنگ زونگ و سربازانش خودشان را به خطوط تدارکاتی ممتد و باریکی که بین دژ نِوون سونگ و که سونگ کشیده شده بود، وابسته تر یافتند. با ترس از اینکه ممکن است مسیر ارتباطی فوق قطع شده و وی در داخل گوریو گیر بیفتد، شنگ زونگ تصمیم گرفت تا ارتش خود را خارج کند. مبارزین گوریو بی رحمانه به خیتانی ها در خلال عقب نشینی آنان در جهت شمال ضد حمله زده و تلفات مهیبی وارد آوردند. گزارش شده است که بین بیست تا سی هزار سرباز خیتانی در طی تلاش آشفته آنان برای گذر مجدد از رودخانه یالو به لیائو کشته شدند.
تهاجم سوم: ۱۰۱۸
یورش سوم و نبرد کوجو
سربازان خیتان تحت هدایت ژنرال ژیائو بایی یا با انتظار در اختیار گرفتن ناحیه شش شهرک – پادگان با قوای قهریه، دو شهر را در سمت متعلق به گوریو رودخانه یالو تصرف کردند. کارگران ساخت و ساز در سراسر تابستان و پائیز سال ۱۰۱۸ مشغول احداث پلی بزرگ و به خوبی مستحکم شده در عرض رودخانه یالو بودند. این پروژه در پایان زمستان همان سال تکمیل گردید. ژنرال ژیائو در دسامبر همان سال قوایی متشکل از صد هزار نفر را از طریق پل تکمیل شده فوق در ییلاقات یخ زده گوریو هدایت کرد. ستون هایی از سربازان گوریو از لحظه ای که آنان پا به قلمرو گوریو گذاشتند، در کمین آنها بودند. پس از عملیاتی شدن کمین، ارتش خیتان به سمت جنوب رانده شد و در آنجا نیز با مقاومت سرسختانه تری در ناحیه اطراف پایتخت (که سونگ) مواجه گردید.
پادشاه هیون جونگ اخبار تهاجم را شنید و به سربازانش دستور داد تا وارد نبرد در برابر متجاوزین خیتانی شوند. ژنرال گنگ گم چان که مقامی دولتی بود و بدین سبب هیچ تجربه نظامی نداشت، فرماندهی از ارتش گوریو با نیروی بالغ بر ۲۰۸ هزار نفر شد. با اینکه تعداد نفرات گوریو ۲ برابر بیشتر از سربازان خیتانی بود اما خیتان ها به لحاظ اینکه بیشتر افرادشان سواره بودند، بر ارتش گوریو برتری داشتند. ژنرال گنگ به سمت رودخانه یالو پیشروی کرد. در نزدیکی شهرک – پادگان هیونگ هواجین ژنرال گنگ دستور داد تا زمانی که خیتان ها اقدام به عبور از رودخانه کنند، آن رودخانه کوچک سد شود. زمانیکه خیتان ها به میانه رودخانه رسیدند، او دستور داد تا آن سد از بین برود و بدین ترتیب بیشتر ارتش خیتان غرق شدند. اگرچه خیتان ها متحمل تلفات سهمگینی شدند، اما آنها به لشکرکشی در داخل گوریو ادامه دادند.
گوریو مستمرا حملات آزار دهنده ای را بر علیه خیتان ها ترتیب می داد و این موضوع ژنرال ژیائو را وادار کرد تا تمامی اندیشه های فتح گوریو را کنار بگذارد. توجه وی به زودی به مشکل بزرگ کوشش برای رهایی بخشیدن خویشتن از زمستان جهنمی شمال غرب کره متمرکز شد. ارتش خیتان در عقب نشینی عجولانه شمالی خود به سمت رودخانه یالو سراسیمه به سمت پادگان مستحکم کوسونگ در نزدیکی شهر کوجو واقع در شمال غربی کشور رفتند. گنگ گم چان ژنرال گوریو حمله بزرگی را ترتیب داد که به نابودی تمام ارتش خیتان انجامید. تنها چند هزار نفر از سربازان لیائو پس از شکست تلخ در گوسونگ زنده ماندند.
پیامدها:
گوریو و لیائو چهار سال بعد با مذاکراتی با توافق صلح دست یافته و روابط عادی را از سرگرفتند. خیتان دیگر هرگز به گوریو حمله نکرد. سلسله لیائو و گوریو هر دو از دوره ای صلح آمیز بهره مند شدند. این در حالی بود که فرهنگ آنها در اوج قرار گرفت. وقتی که توازان قدرت در مرز لیائو – چین تغییر کرد، جورچن ها که در حوالی مرز بین دو کشور می زیستند شروع به گسترش قدرت خود کردند. وانیان آگودا رئیس جورچن در سال ۱۱۱۵ سلسله جین را در منچوری بنیان نهاد و به خیتان ها و کره ای ها یورش برد.
سربازان جورچن در سال ۱۱۲۵ با کمک چینی ها پادشاه لیائو را به اسارت گرفتند. چینی ها امید داشتند که با تشویق جورچن ها قلمروهایی که به خیتان ها از دست داده بودند، باز پس بگیرند. بیشتر خیتان ها به ترکستان گریختند و پادشاهی لیائو غربی (کارا – خیتان) را بنیان نهادند. برخی از آنها تسلیم جورچن ها شدند، در حالیکه جورچن ها گوریو را وادار ساختند تا به جین خراج دهند.
آخه نویسنده محترم که اول مقاله ات نوشتی نابودی بالهه توسط خیتان ها باید با فتح بیت المقدس توسط مسلمانان مقایسه شود!
یک فیلم جنگ های صلیبی هست توسط خود آمریکایی ها ساخته شده سازنده اش ایرانی یا مسلمان هم نیست که تعصب اسلامی یا قومیتی داشته باشه
خلاصه در این فیلم نشون میده وقتی اورشلیم تصرف میشه : مسلمانان به هیچ غیرنظامی حتی یک یهودی هم آسیب نمیزنن و همه شون در امنیت هستن
ولی مغول هایی که این قدر در این مقاله ازشون تعریف شده وحشیانه به این طرف اون طرف حمله ور شدن و حتی نوزادان رو هم رو از دم تیغ گذراندن
انقلاب ۵۷ هم یک سَنَد دیگه وقتی انقلاب پیروز شد میتونستن هرچه یهودی و زرتشتی در ایران هست رو هم بکشند ولی حتی یکی شون رو هم نکشتن
بله مقاله خوب بود
ولی خیتان ها رو میشه با رژیم صهیونیستی و نتانیاهوی جنایتکار مقایسه کرد بیشتر از ۵۰ هزار غیرنظامی رو تو فلسطین سلاخی کردند + بیشتر از حداقل صد هزار مجروح و قطع عضو و تمام غزه را ویران کردند
حالا هم که از این همه خونخواری سیرآب نشدن و هدف بعدی شون لبنان هستش
مقاله خیلی خوب بود.
فقط لیائو ژانگ مربوط به دوره آشوب سلسله هان بود که به چند نفر مثل لوبو ،سائوسائو و… خدمت کرد.
از قسمت ۲۵ داستانش مسخره بود و یه بچه هم میخنده به این ماجرا