تاریخچه انقلاب ملی مشروطه

اولین ندای آزادی خواهی در محرم سال ۱۳۲۳ هجری قمری از کرمان به وسیله چند تن از روحانیون آن شهرستان بلند شد حاکم آن شهر شاهزاده رکن الدوله به آزار آنان برخاست و طی شورش و بلوا چند تن کشته شدند. محمد علی میرزا نایب السلطنه حکمران کرمان را به تهران خواست و ظفر السلطنه را به آن شهر فرستاد. او با شدت و خشونت به فرو نشاندن آتش شورش پرداخت همین که خبر نهضت کرمان به تهران رسید.

انجمن های ملیون که چندی بود به ریاست دو تن از علمای مشروطه خواه تهران سید عبدالله بهبهانی و سید محمد طباطبائی تشکیل میشد تصمیم گرفتند از شاه که تازه از سفر اروپا بازگشته بود عزل ظفر السلطنه را از حکومت کرمان بخواهند و عریضه ای در آن باب به شاه نوشتند. عین الدوله عریضه را توقیف کرد و در صدد جلوگیری از مقاصد ملیون برآمد و چند تن از اعضاء انجمن مخفی ایشان را دستگیر و زندانی نمود. آزادی طلبان به هیجان آمدند و گرد روحانیون که آن زمان کانون توجه و اجتماع مردم بودند، جمع شدند.

واعظین زبردست از قبیل ملک التکملین و سید جمال الدین واعظ اصفهانی و امثال آنان بالای منبرها و در مساجد و محافل اعمال عین الدوله را مورد انتقاد شدید قرار دادند و مردم را به فساد اخلاق و رویه درباریان آشنا نمودند در همان اوقات اجتماعی از مردم طبقات مختلف تهران در مسجد شاه تشکیل گردید، خطابه هایی در باب آزادی و حکومت مشروطه پارلمانی از طرف علما خوانده شد. سربازان عین الدوله مسجد را محاصره و جمعیت را بزور سر نیزه متفرق کردند علماء و روحانیون به حرم حضرت عبدالعظیم پناهنده شدند.انجمن های ملیون و مشروطه خواهان و بازاریان و کسبه هر دسته در حدود امکانات خود به فعالیت و کوشش بر خاستند و بین سران و رهبران انجمن ها و گروه ها ارتباط برقرار گردید.

امیر بهادر وزیر درباره از جانب عین الدوله خواست که با خدعه و نیرنگ و تهدید پناهندگان را از حرم حضرت عبدالعظیم به تهران باز گرداند و علما پذیرفتند لیکن کسانی که به نیات پلید عین الدوله و امیر بهادر پی برده بودند و از آن جمله فرزندان طباطبائی، از بازگشت پناهندگان جلوگیری کردند. یکی از اهداف عین الدوله این بود که چون از نیک فطرتی و رافت و عطوفت دانی مظفرالدین شاه اطلاع داشت از ارتباط و مذاکره مستقیم مشروطه خواهان با شاه جلوگیری کند و به همین جهت پناهندگان حضرت عبدالعظیم و سایر رهبران و سران مشروطه خواهان بر آن شدند که عزل عین الدوله را از صدارت از شاه بخواهند و یقین داشتند که با کسب این پیروزی به موفقیت های دیگر نایل خواهند گردید.

اما چون هنوز نیروی نهضت برای کسب چنان موفقیتی کافی نبود علمای پناهنده سفیر عثمانی را واسطه بین خود و شاه قرار دادند و سفیر نیز این ماموریت را پذیرفت و پاره ای درخواست های مشروطه خواهان را که مهمترین آنها ایجاد عدالتخانه بود نزد مشیرالدوله وزیر امور خارجه فرستاد و او عریضه را نزد شاه برد و با حضور عین الدوله آن را قرائت کرد مظفرالدین شاه که تاتانک آن روز از خواسته های علما و پناهندگان اطلاعی نداشت، به مشیرالدوله ابلاغ کرد که موافقت خود را با خواسته های مشروطه خواهان به سفیر عثمانی اعلام کند و به عین الدوله دستور داد که اقایان را با احترام به تهران بازگرداند.عین الدوله با خدعه و نیرنگ چهار تن از پیشکاران علما و روحانیون پناهنده در حرم حضرت عبدالعظیم را به بهانه گفتگو درباره خواسته های آنان به خانه خود کشانید و آنان را نزد خود نگاه داشت و بدین ترتیب میانجیگری سفیر عثمانی نیز به نتیجه نرسید.

خبر توقیف نمایندگان علما و روحانیون به وسیله عین الدوله به سرعت در تهران و حضرت عبدالعظیم انتشار یافت و بازار تهران بسته شد و مردم در گوشه و کنار شهر اجتماع کردند و هنگامی که شاه از مهمانی ناهار منزل امیر بهادر وزیر ، دربار به ارک بر می گشت بر سر راه او گرد آمدند و فریاد میزدند ما آقایان و پیشوایان دین را میخواهیم.علا الدوله حکمران تهران در خیابانها گردش میکرد تا از بسته شدن دکان ها و مغازه های خیابان ها جلوگیری کند و امیر بهادر و همراهان او به بازار رفته بودند تا بازاریان را به گشودن مغازه ها را دارند اما تلاش آنان به جایی نرسید و بدرفتاری علاءالدوله با یکی از کسبه خیابان و توهین و تازیانه زدن به آن کاسب بی گناه بر خشم عمومی افزود

سرانجام شاه به عین الدوله صریحا گفت: «البته مقاصد آقایان را اجرا کنید و آنها را تا فردا بیاورید به شهر والا من خودم میروم و آنها را می آورم.» عین الدوله در برابر بیان صریح شاه ناچار تسلیم شد و ضمن عریضه ای که به شاه نوشت انجام تقاضاهای آقایان را خواست و شاه با آن درخواست موافقت و فرمان جداگانه ای برای تأسیس عدالتخانه صادر نمود. پناهندگان حرم حضرت عبدالعظیم که در صورت ادامه تحصن ممکن بود رخنه ای در کار آنان پدید آید به صلاحدید طباطبایی و بهبهانی برای بازگشت به تهران آماده شدند و با جلال و شکوه فراوان و در میان استقبال پرشور مردم تهران به پایتخت بازگشتند.

عین الدوله که نابودی جاه و مقام خود را در پیروزی ملیون میدید اگر چه بعد از بازگشت علما و پناهندگان از حرم حضرت عبدالعظیم به دیدن علما رفت و اظهار فروتنی نمود و حتی علاءالدوله را از حکومت تهران برداشت لیکن کمی بعد که از تلاش و کوشش مداوم ملیون و آزادی خواهان و انجمن های سری و مخفی آنان آگاهی یافت بار دیگر به آزار ملیون پرداخت و بر سختگیری خود افزوده و در صدد بر آمد که به زور سر نیزه از اجتماعات مردم جلوگیری کند. در ضمن برخورد عده ای از تظاهر کنندگان با نیروی دولت که برای نجات حاجی شیخ محمد واعظ سخنران بی باک و آزادیخواه از دست سربازان گارد اجتماع کرده بودند، طلبه ای به نام سید حسین به ضرب گلوله افسر گارد کشته شد

اما مردم سرانجام بر نیروی گارد پیروز شدند واعظ را آزاد و جنازه سید حسین را با خود حمل کردند و در خیابانها به راه افتادند نیروهای دولتی به طرف مردم شلیک کردند و عده دیگری از تظاهر کنندگان کشته شدند که از آن جمله شخصی به نام سید عبدالحمید بود. چون عین الدوله بر سختگیری خود افزود ملیون به تصویب علما در مسجد شاه اجتماع کردند و عزل عین الدوله را از صدارت از شاه خواستند. در همان اوقات عده ای از علمای تهران به قم هجرت کردند و پس از آن عده زیادی از کسبه و اصناف آزادیخواه تهران که دشمن سرسختی مانند روسیه تزاری را پشت سر رژیم استبدادی قاجاریه میدیدند و دست روسیه را در آزار و اذیت مشروطه طلبان و تقویت رژیم استبدادی خوانده بودند علیرغم سیاست آن دولت و برخلاف میل باطنی خود به سفارت انگلستان که به هر صورت آن را نماینده یک دولت مشروطه آزادی طلب میپنداشتند رفتند.

زعمای پناهندگان سفارت خلاصه درخواست های خود را که عبارت بود از : بازگرداندن علما و روحانیون از قم ، اعطای فرمان امنیت عمومی و جلوگیری از توقیف و شکنجه اشخاص ، افتتاح عدالتخانه مرکب از نمایندگان طبقات علما و تجار و اصناف برای رسیدگی به دعاوی و مرافعات مردم و کیفر دادن قاتلین سید حسین و سید عبدالحمید به وسیله گرانت دف کاردار (شارژدافر) سفارت انگلیس به اطلاع دولت رساندند اما عین الدوله و وزرای او بدون اطلاع شاه به درخواستهای ملیون را رد کردند.در فاصله بین ارسال درخواست پناهندگان به هیئت وزیران و رسیدن پاسخ فوق الذکر، تعداد پناهندگان سفارت به سرعت افزایش یافته و کمیته ای از بازرگانان درجه اول تهران تشکیل گردیده بود تا کلیه وسایل و هزینه پذیرایی از پناهندگان باغ سفارت را تامین کند و بدین ترتیب نیرومندترین گروه صنفی تهران یعنی صنف تجار نیز قدم به میدان مبارزه گذاشت.

انقلاب مشروطه

مرحله نهایی انقلاب آرام

انتشار خبر وصول تلگراف های روحانیون تبریز به تهران در شهرستانها موجب تهییج افکار عمومی و دلیری مردم گردید و روحانیون اصفهان و شیراز نیز به مخابره تلگراف اقدام کردند و نیز تلگراف هایی در این زمینه از علما و روحانیون شیعه مقیم نجف اشرف به تهران رسید.در صف متشکل سربازان و افسران دولت نیز شکافی پدید آمده و عده ای از سربازان و نظامیان باطناً هواخواه مشروطه طلبان شده و حتی عده ای از آنان که مقابل در ورودی سفارت انگلیس به پاسداری گماشته شده بودند به پناهندگان سفارت پیوستند.اعضاء انجمن های مخفی و ملیون نیز در تبلیغ اصول رژیم مشروطه و تماس با مردم و آشنا ساختن آنان با مزایای حکومت قانونی و مضرات و مفاسد رژیم استبدادی میکوشیدند و مجموع عوامل فوق الذکر موجب قوت قلب پناهندگان سفارت گردید و این بار اهداف نهایی خود را به وسیله کاردار سفارت به اطلاع مظفرالدین شاه رساندند.

اهداف نهایی ملیون عبارت بود از عزل عین الدوله از صدارت کیفر دادن قاتلین شهدای وطن بازگشت دادن علما از قم و عودت دادن تبعید شدگانی چون حاجی میرزا حسن رشدیه و دیگران به تهران و افتتاح دارالشورای ملی ..شاه دستور داد تا جلسه هیئت وزیران با حضور وزیر خارجه تشکیل و به درخواستهای ملیون رسیدگی شود اما عین الدوله پیش از تشکیل جلسه از صدارت کنار رفت و جلسه ای تشکیل نشد و میرزا نصراله خان مشیرالدوله که مردی آزادیخواه و روشنفکر بود به صدارت منصوب گردید.عین الدوله از صدارت دست کشید ولی هنوز طرفداران رژیم استبداد در دربار گرد شاه را گرفته و از وقوف کامل او بر جریان تهضت انقلابی جلوگیری میکردند.در این موقع دامنه شورش عمومی در تهران گسترش می یافت و شاه بیمار در قصر صاحبقرانیه به خود مشغول بود و چون روز به روز بر عده پناهندگان به سفارت افزوده میشد.

سفارت انگلیس رسما به میانجیگری برخواست و از دولت ایران خواست که به درخواستهای مردم پاسخ دهد و شورش را بخواباند. شاید که تا این زمان از حقایق نهضت انقلابی بی اطلاع مانده و آن را یک جریان موقت و زود گذر پنداشته بود چون به وسیله سفارت از حقیقت اوضاع آگاه شد. روز چهاردهم جمادی الثانی سال ۱۳۲۴ قمری مطابق با ۱۳ یا ۱۴ مرداد ماه سال ۱۲۸۵ شمسی فرمان مشروطیت را صادر کرد.تاریخ صدور فرمان مشروطه مقارن با روز تولد مظفرالدین شاه بود و پناهندگان سفارت به عنوان سپاسگزاری از شاه در جشن روز تولد شرکت کردند و سردر سفارت انگلیس با پرچم های سه رنگ ایران تزیین و چراغانی مفصل در شهر برپا شد و جمعی از زنان نیز در تهیه و تدارک جشن ها شرکت نمودند.

تدارک نظامنامه انتخابات و افتتاح مجلس شورای ملی

صدور فرمان مشروطه و تغییر رژیم سیاسی ایران که طی یک نهضت و انقلاب آرام صورت پذیرفته شور و هیجان فوق العاده در میان آزادی خواهان و ملیون و مشروطه طلبان به وجود آورد پناهندگان سفارت انگلیس از آنجا خارج پراکنده شدند و روحانیون و علما در میان استقبال پرشور مردم از قم به تهران بازگشتند و دو شبانه روز سراسر تهران غرق در جشن و سرور و شادمانی بود.سران مشروطه خواهان و ملیون و عده ای از وزیران و درباریان به دعوت دربار در محل مدرسه نظامی که یکی از عمارات دربار بود گرد آمدند و عضد الملک از شاهزادگان سالخورده قاجار، از طرف دولت از مهمانان پذیرائی میکرد.

در این مجلس که مقدمه تشکیل انجمن انتخابات به منظور تهیه و تدوین نظامنامه انتخابات مجلس شورای ملی بود.سرانجام نظامنامه انتخابات تدوین شد و روز ۱۳ رجب سال ۱۳۲۴ قمری به امضای مظفرالدین شاه رسید.همین که نظامنامه انتخابات به تصویب رسید و انتخابات تهران که با رأی مستقیم صورت گرفت پایان یافت با ۶۰ نفر نمایندگان تهران مجلس شورای ملی تشکیل گردید.روز یکشنبه هجدهم ماه شعبان سال ۱۳۲۴ قمری مجلس شورای ملی با حضور وزیران و نمایندگان سیاسی خارجی و طباطبائی و بهبهانی و چند تن دیگر از علماء و مجتهدین تهران در کاخ گلستان به وسیله مظفرالدین شاه رسما افتتاح شد.

مجلس شورای ملی که با حضور نمایندگان تهران افتتاح گردیده بود پس از حضور نمایندگان شهرستانها کار خود را آغاز کرد.مهمترین وظیفه این مجلس تدوین و تصویب قانون اساسی مشروطه بود و مجلس آن قانون را که ابتدا نظامنامه اساسی خوانده میشد در پنجاه و یک ماده تدوین نمود و روز چهاردهم ماه ذی العمده سال ۱۳۲۴ قمری به امضای مظفرالدین شاه و محمد علی میرزا ولیعهد رسانید. در قانون اساسی مشروطه به هیچ وجه از حقوق طبیعی و فطری و آزادی های فردی و اجتماعی ملت ایران یعنی از اساسی ترین موادی که در قانون اساسی کشورهایی چون فرانسه و انگلستان و بلژیک و کشورهای متحد امریکای شمالی و امثال آنها گنجانیده شده ذکری به میان نیامده است.

این امر را نباید بر سهو و اشتباه گردانندگان انقلاب آرام حمل کرد. زیرا در میان گردانندگان و رهبران انقلاب مردانی بودند که کاملا به اصول و مبانی رژیم دموکراسی کشورهای غربی اروپا آشنایی داشتند و به آزادی ها و حقوق طبیعی افراد ملت معتقد بودند. اما‌ می توان چنین اندیشید که رهبران انقلاب و گردانندگان نخستین دوره مقننه ایران در چنان شرایطی مسامحه را در مورد پاره ای از اصول مسلم به اصرار و پافشاری ترجیح داده و با علم و وقوف کامل بر لزوم گنجاندن مواد مربوطه به آزادیها و حقوق افراد برای نجات انقلاب و در دست گرفتن ابتکار عمل با سرعت و عجله قانون اساسی را تدوین کرده و به تصویب مجلس رسانده و در صدد اغتنام فرصت بوده اند تا در شرایط مساعد و پس از استقرار کامل قوه مقننه در تکمیل قانون اساسی بکوشند.

💥به مناسبت سالگرد انقلاب مشروطه بحث تاریخچه این انقلاب تا اینجا بود و ادامه تاریخ انقلاب مشروطه در دوره محمد علی شاه و اتفاقاتی که در آن‌دوره افتاد از جمله به توپ‌ بسته شدن مجلس و فتح تهران و وقایع پس از آن در آینده گفته خواهد شد.

عضویت
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد درون خطی
دیدن تمامی دیدگاه ها