خلاصه ای از روابط ایران و انگلیس از عهد صفویه تا فتحعلیشاه قاجار
خلاصه رابطه انگلیس و ایران از 1561 تا فتحعلی شاه
ایران و انگلیس در زمان صفویه
روابط ایران و انگلیس از عهد شاه طهماسب اول صفوی شروع شد، در این دوره فرستاده ملکه الیزابت اول نامهای برای شاه طهماسب آورد، ولی شاه پس از شنیدن این که ملکه مسیحی است، از برقراری روابط خودداری کرد!
در زمان شاه عباس اول صفوی دو برادر به نامهای «رابرت شرلی» و «آنتونی شرلی» از طرف انگلستان به دربار ایران آمدند و مورد احترام قرار گرفتند. «رابرت شرلی» به علت خدمات گرانبها و شجاعتی که در جنگ با عثمانیها از خود نشان داد به فرماندهی قسمتی از ارتش ایران منصوب شد. او دو بار از جانب شاه عباس به امید نتیجه گرفتن از اقدامات سیاسی به اروپا فرستاده شد. شاه عباس برای مقابله با قدرت پرتقالیها و اسپانیاییها در تنگه هرمز و سواحل خلیج فارس از کمپانی هند شرقی انگلیس کمک گرفت و پس از بیرون راندن پرتقالیها نیمی از قلعه هرمز را برای تأسیس تجارتخانه در اختیار آنها قرار داد.
ایران و انگلیس در زندیان
پس از مرگ نادرشاه افشار در زمان کریمخان زند انگلیسیها توانستند با اجازه دولت ایران در بندر بوشهر تجارتخانهای تأسیس کنند. در دوره زندیه کریم خان متوجه خطر اعراب بندر ریگ، به سرکردگی میر مهنا گردید. میرمهنا با راهزنی و دزدی دریایی امنیت خلیج فارس را به خطر انداخت. کریمخان به ناچار برای سرکوبی میرمهنا از دولت انگلیس درخواست کمک کرد.به عبارتی، مهمترین عاملی که موجب برقراری مناسبات با انگلیس گردید، بهرمندی از همکاری نیروی دریایی آنان علیه میرمهنا بود.
طبق موافقتنامهای که در ۱۱۸۱ه.ق بین کریم خان و نماینده شرکت هند شرقی منعقد گردید انگلیسیها تعهد کردند ناوگان خود را در اختیار ایران بگذارند و هر قدر پارچه برای تهیه لباس سربازان لازم شود به دولت ایران بفروشند و در مقابل ابریشم گیلان و پشم کاشان دریافت دارند.
انگلیسیها به رغم این که به کریمخان در سرکوب میرمهنا قول همکاری داده بودند اما در طی سه بار حمله به میرمهنا عملا هیچ کمکی به کریمخان نکردند و ناوگان خود را از معرکه کنار کشیدند. کریمخان با عصبانیت از بدعهدی انگلیسیها به زکیخان دستور تصرف خارک را داد که پس از تصرف خارک میرمهنا به بصره فرار کرد، کریمخان نیز در ۱۱۸۲ه.ق دستور داد نمایندگی تجارتی انگلیس را در بوشهر تعطیل و کلیه اتباع انگلیسی را از ایران اخراج نمایند.
در دوران پرآشوب (بعد از مرگ کریم خان زند)
انگلیسیها از فرصت استفاده کردند با اشغال جزیزه قشم آن را پایگاه ناوگان خود در خلیج فارس قرار دادند، سپس برای تجدید روابط بازرگانی با ایران مشغول اقدام شدند، کنسول انگلستان در بصره هیئتی را به شیراز فرستاد که به حضور جعفرخان زند رسیدند و پس از مذاکراتی که صورت گرفت جعفرخان فرمانی صادر کرد که به موجب آن مقرر گردید با اتباع انگلیس در امور بازرگانی نهایت مساعدت و همراهی به عمل آید و از کلیه مالیاتها و عوارض و حق راهداری و غیره معاف باشند.
رفت و آمد آنان در سراسر خاک ایران برای انگلیسی ها آزاد بوده و در نقل و انتقال پول هم اختیار کامل داشته باشند،انگلیسیها از این موقعیت استفاده کرده و حق انحصاری تجارت در خلیجفارس را متعلق به خود دانستند و شروع به توسعه نفوذ خود در منطقه خلیج فارس کردند.
با توسعه نفوذ انگلیس در هند روابط ایران و انگلیس که تا آن زمان براساس تجارت بین دو کشور قرار داشت تغییر شکل داد و از اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم ایران و خلیج فارس از نظر انگلیسیها به صورت حصار و حفاظ سرحدات هند درآمد، به این جهت انگلیس از این تاریخ سیاست خود را بر حفظ استقلال و تأمین وحدت ایران زیر نفوذ و نظارت خودشان قرار دادند، تا سدی در برابر سایر کشورهای اروپایی مانند فرانسه و روسیه باشد.
انگلیس و ایران در زمان قاجاریان
هنگامی که آقا محمدخان قاجار بر سراسر ایران تسلط یافت دولتهای اروپایی سرگرم جنگ و ستیز با انقلابیون فرانسه بودند، اوضاع اروپا به علت فتوحات پیدرپی ناپلئون به کلی برای انگلیسیها نامساعد شده بود،ناپلئون برای به زانو درآوردن انگلیس طرح اتحاد با روسیه را داشت، در مقابل مارکی ولزلی فرماندار کل هند درصدد برآمد اتحاد ایران را جلب کند و جان ملکم از افسران مستعمراتی انگلیس در هند را به عنوان سفیر فوقالعاده به دربار ایران فرستاد.
مأموریت ملکم این بود که تعهداتی علیه فرانسه از پادشاه ایران بگیرد و سیاست ضد افغان را در ایران تقویت کند،همچنین در صورت لزوم یک قرارداد تدافعی و یک پیمان بازرگانی با ایران ببندد، ملکم در سال ۱۲۱۴ه.ق وارد ایران شد و به خاطر هدایای گرانبهایی که به فتحعلیشاه و درباریانش داد،توانست نظر موافق آنها را جلب و یک معاهد سیاسی و یک پیمان بازرگانی با حاجی ابراهیم خان اعتمادالدوله امضا کرد.
به موجب معاهده سیاسی دولت ایران متعهد شد دوست و متحد انگلستان باشد و هرگاه افغانها به هند حمله کنند به آن کشور لشکرکشی و از این اقدام ممانعت نماید،در مقابل اگر افغانها یا فرانسویها بخواهند به ایران داخل شوند،دولت انگلستان تعهد کرد هر قدر توپ و اسلحه ممکن باشد در اختیار ایران قرار دهد و در صورتی که قشون فرانسه در یکی از بنادر ایران پیاده شود، قشون منظمی از دو دولت برای اخراج آنها اقدام کنند، به موجب پیمان بازرگانی تجار هر دو کشور حق رفت و آمد آزادانه را در خاک یکدیگر یافتند و به بازرگانان انگلیسی و هندی اجازه اقامت در کلیه نقاط ایران داده شد و از پرداخت هر گونه مالیات و عوارض معاف گردیدند.
فتحعلیشاه مایل بود در قبال اعطای این امتیازات پشتیبانی انگلیسیها را در برابر تجاوزات مکرر روسیه به ایالات قفقاز به دست آورد، ولی انگلیسیها با مهارت بسیار موفق به انجام منظور خود گردیدند،بدون این که هیچ گونه تعهدی نمایند. نکته مهم در این قرارداد قطع رابطه کامل ایران با فرانسه و اخراج فرانسویها از خاک ایران بود، این قرارداد در شرایطی بسته میشد که دولت قاجار با سیاستی صحیح میتوانست از گرفتاری و رقابت قدرتهای سلطهگر بیشترین سود را ببرد، ولی ایران ملزم شد همه اقدامات مورد نیاز انگلستان را کاملا رایگان انجام دهد و در نتیجه قاجاریه وسیله اجرای اهداف و مقاصد استعماری انگلیس قرار گرفت.
در سال ۱۲۲۴ه.ق هیئت اعزامی دولت انگلیس به ریاست «سرهارفوردجونز» وارد ایران شدند و مورد استقبال قرار گرفتند،جونز هدایای گرانبهایی از جمله یک قطعه الماس را که از جانب جرج سوم پادشاه انگلیس برای فتحعلی شاه ارسال شده بود به وی تسلیم کرد و وارد مذاکره با میرزا شفیع خان جهت انعقاد عهدنامه دوستی و اتحاد گردید،این عهدنامه که به عهدنامه «مجمل» یا قرار داد «جونز» معروف شد در تهران به امضاء رسید و به موجب آن دولت کلیه قراردادهایی را که با سایر دولتهای اروپایی بسته و به آنان اجازه عبور سپاه از خاک خود به هندوستان داده بود را ملغی کرد.
در مقابل دولت انگلستان متعهد شد، اتحاد همیشگی با ایران داشته و در صورت حمله یکی از کشورهای اروپایی به ایران اسلحه و مهمات لازم به این دولت بدهد و مادامی که با دولت فرانسه در حال جنگ است،سالانه مبلغ صد و بیست هزار تومان به خزانه دولت ایران بپردازد،دولت انگلیس حاکمیت ایران را بر خلیج فارس به رسمیت شناخت و متعهد شد هر وقت دولت ایران در خلیج فارس احتیاج به کمک داشته باشد، ناوگان خود را در اختیار آن دولت بگذارد و کشتیهای مزبور فقط از نقاطی که دولت اجازه میدهد حق عبور داشته باشند.
نتیجه قراداد های قاجاریان با انگلیسی ها
در این قرارداد نیز قاجارها امتیازهای نابرابری را به انگلیسیها واگذار کردند، یکی از اهداف انگلستان در انعقاد این قرارداد، این بود که دولت ایران را از طریق وعدههای غیرعملی کمکهای مالی و نظامی به جنگ با روسیه وادارند و با این کار توجه هر دو کشور ایران و روسیه را از هندوستان دور کنند.