کتاب مقدس ؛ عهد قدیم و جدید

کتاب مقدس عنوان مجموعه اى از نوشته هاى کوچک و بزرگ است که مسیحیان همه آنها را و یهودیان بخشى از آنها را کتاب آسمانى خود مى دانند. عنوان معروف این کتاب در زبان انگلیسى و بیشتر زبانهاى اروپایى Bible و یا هم خانواده آن است که از کلمه یونانى Biblia، به معناى «کتابها»، گرفته شده است. عنوان دیگر این کتاب در این زبانها Scripture است که ریشه لاتینى دارد و به معناى «نوشته» است.

در زبانهاى فارسى و عربى عنوان عهدین نیز براى این کتاب به کار مى رود. این عنوان به این اعتقاد مسیحیان اشاره دارد که خدا دو عهد و پیمان (Testament) با انسان بسته است: یکى «عهد قدیم» (Old Testament)، که در آن خدا از انسان پیمان گرفته است که بر شریعت الهى گردن نهد و آن را انجام دهد. این عهد و پیمان، که نماد آن ختنه کردن است، ابتدا با حضرت ابراهیم(ع) بسته شده و سپس در زمان حضرت موسى(ع) تجدید و تحکیم شده است. با ظهور حضرت عیسى(ع) دوران این عهد و پیمان پایان یافته و خدا عهد دیگرى با انسان بسته است. این «عهد جدید» (New Testament) پیمان بر سر محبت خدا و عیسى مسیح است. بنابراین مسیحیان به دو دوره و عصر قائلند: یکى دوره «عهد قدیم» و دیگرى دوره «عهد جدید». آنها متناظر با این تقسیم، کتابهاى مربوط به دوره اول را عهد قدیم و کتابهاى مربوط به دوره دوم را عهد جدید مى خوانند و هر دو قسمت را مقدس و معتبر مى شمارند[۱]. اما یهودیان معتقدند که خدا تنها یک پیمان با انسان بسته و آن همان پیمان «شریعت» است. بر این اساس آنها تنها بخش عهد قدیم را، که «عهد» مى نامند، قبول دارند.

الف) عهد قدیم

عهد قدیم، که تنها بخش مورد اعتقاد یهودیان و قسمتى از کتاب مسیحیان است، حدود سه چهارم کتاب مقدس را در بر مى گیرد. این مجموعه، که گفته مى شود در طى قرنها و به دست نویسندگان مختلف نگاشته شده، در برگیرنده مطالب متنوعى از قبیل تاریخ، شریعت، حکمت، مناجات، شعر و پیشگویى است. بیشتر کتابهاى این بخش به زبان عبرى و اندکى از آن به زبان کلدانى نوشته شده است[۲]. این مجموعه مشتمل بر ۳۹ کتاب است (البته، همان طور که بیان خواهد شد، به اعتقاد دو فرقه مسیحى کاتولیک و ارتدکس، عهد قدیم مشتمل بر ۴۶ کتاب است).

تقسیم بندى عهد قدیم

این مجموعه را، با توجه به موضوع کتابهاى مختلف آن، به چند صورت مى توان تقسیم کرد.

یهودیان عهد قدیم را به سه بخش تقسیم مى کنند:

style=”font-size: x-small;”> 1. تورات;

style=”font-size: x-small;”> 2. نبییم یا انبیا;

style=”font-size: x-small;”> 3.کتوبیم یا مکتوبات.

style=”font-size: x-small;”>تورات، که کلمه اى عبرى و به معناى قانون است، نام اولین قسمت عهد قدیم است که به عقیده اکثر یهودیان و مسیحیان سنت گرا به حضرت موسى وحى شده و به دست او نوشته شده است (برخى از دانشمندان قدیم و جدید یهودى و مسیحى، مانند ابن عزرا و اسپینوزا، از درون خود تورات ادله زیادى آورده اند که این کتاب باید چند قرن پس از حضرت موسى و به دست فرد دیگرى نگاشته شده باشد).[۳]style=”font-size: x-small;”> این بخش مشتمل بر پنج سفر است که عبارتند از:

۱. سِفر پیدایش;

۲. سِفر خروج;

۳. سِفر لاویان;

۴. سِفر اعداد;

۵. سِفر تثنیه.

در بخش انبیا کتابهاى انبیاى بنى اسرائیل گرد آمده است. کتاب یوشع، داوران، کتاب اول و دوم سموئیل، کتاب اول و دوم پادشاهان، اِشَعْیا، ارمیا، حزْقیال و دوازده کتاب کوچک، که به خاطر حجم کم، کتب انبیاى کوچک خوانده مى شوند، یعنى هوشع، یوئیل، عاموس، عوبدیا، یونس، میکاه، ناحوم، حَبَقّوق، صفنیا، حجّى، زکریاو ملاکى، از کتابهاى این بخش اند.

بخش مکتوبات، کتابهاى اول و دوم تواریخ ایام، کتابهاى عزرا، نَحَمْیا، استر، روت، مزامیر، امثال سلیمان، ایوب، مراثىِ ارمیا، جامعه، غزل غزلهاى سلیمان و دانیال را شامل مى شود.

از جنبه اى دیگر نیز این مجموعه به سه بخش تقسیم مى شود:

۱. تاریخ;

۲. حکمت، مناجات و شعر;

style=”font-size: x-small;”>3. پیشگوییهاى انبیا.

بخش اول، که مشتمل بر هفده کتاب و شامل تورات تا کتاب اِستر است، از خلقت جهان و انسان آغاز مى شود و تاریخ بنى اسرائیل را تا حدود قرن پنجم قبل از میلاد ادامه مى دهد. هرچند در این بخش مطالب متنوعى از قبیل شریعت و اخلاق هم وجود دارد، اما از آنجا که بخش عمده آن تاریخ است، آن را بخش تاریخى نامیده اند.

style=”font-size: x-small;”>بخش دوم، پنج کتابِ ایوب، مزامیر، امثال سلیمان، جامعه سلیمان و غزل غزلهاى سلیمان را در برمى گیرد. این مجموعه مشتمل بر کلمات حکیمانه، مناجاتها و اشعار و سروده هایى است که گاهى شاد و گاهى غمناکند; گاهى از روى شور و اشتیاق و گاهى با دلسردى و از روى بدبینى گفته شده اند.

style=”font-size: x-small;”>بخش سوم شامل هفده کتاب است و از کتاب اِشَعْیا تا ملاکى را در بردارد. در این قسمت انبیاى بنى اسرائیل قوم خود را هشدار داده، از گناهان بر حذر داشته و آینده اسفناک یا خوشایند آنها را پیشگویى کرده اند.

style=”font-size: x-small;”>

style=”font-size: x-small;”>نگاهى به محتواى کتابهاى عهد قدیم

style=”font-size: x-small;”>گفتیم که عهد قدیم شامل ۳۹ کتاب کوچک و بزرگ است. اینک به مطالب و محتواى هر یک از آنها اشاره مى کنیم:

style=”font-size: x-small;”>1. سفر پیدایش

در این کتاب از چگونگى خلقت جهان و انسان صحبت شده است. خدا انسان را پس از خلقت در محیطى زیبا و آرام و پر از نعمت قرار مى دهد. انسان گناه مى کند و از آن دنیاى آرمانى رانده و به زمین آورده مى شود. این آغاز تاریخ بشر بر روى زمین است که با اولین بشر یعنى آدم و همسر او حوا شروع مى شود. ماجراهاى فرزندان آدم تا حضرت نوح و سپس تا حضرت ابراهیم و فرزندان او و حضرت یعقوب و یوسف و مهاجرت فرزندان یعقوب (بنى اسرائیل) به مصر و استقرار در آن مکان، به صورت پیوسته و داستانوار در سفر پیدایش آمده است. داستان این کتاب با مرگ یوسف در مصر خاتمه مى یابد.

۲. سفر خروج

این کتاب دنباله ماجراهاى بنى اسرائیل را بیان مى کند. بین پایان سفر پیدایش و آغاز سفر خروج چند سده فاصله است. ماجرا در این سفر از آنجا آغاز شده است که نظام حکومتى مصر عوض شده و حکومت جدید، بنى اسرائیل را تحت فشار و شکنجه قرار داده است. موسى(ع) ظهور مى کند و بنى اسرائیل را نجات مى دهد. بنى اسرائیل در اثر گناه و نافرمانى به مدت چهل سال در بیابان سرگردان مى شوند. در این مدت حضرت موسى احکامى را براى قوم خود مى آورد. ده فرمان[۴] در این مقطع آمده است.

۳. سفر لاویان

این کتاب نام خود را از یکى از اسباط بنى اسرائیل، یعنى سبط[۵] لاوى، گرفته است. کاهنان بنى اسرائیل همه از این سبط بودند و چون این کتاب بیشتر درباره احکام کهانت و وظایف کاهنان سخن گفته، به این نام نامیده شده است. احکام دیگرى از قبیل احکام خوردنیهاى پاک و ناپاک و حلال و حرام و نیز احکام روز سبت (شنبه) در این کتاب آمده است.

۴. سفر اعداد

این کتاب ماجراهاى قوم را در دوره سرگردانى در بیابان بیان مى کند. قوم پس از اینکه از ساکنان سرزمین موعود مى ترسند و از جنگ سر باز مى زنند، سرگردان و آواره مى شوند. این کتاب آمار دقیقى از تعداد جمعیت اسباط بنى اسرائیل ارائه مى دهد. همچنین در آن، احکام و دستورات فقهى متعددى آمده است.

۵. سفر تثنیه

کلمه تثنیه به معناى تکرار است. از این رو این کتاب به این نام خوانده شده است که احکام و دستورات کتابهاى دیگر دوباره در آن تکرار شده اند. ماجراى این کتاب از پایان دوره سرگردانى و زمانى که بنى اسرائیل کنار رود اردن و مرز سرزمین موعود رسیده اند، آغاز مى شود. در این مکان است که حضرت موسى(ع) احکام را براى قوم یادآورى و جانشین خود را تعیین مى کند. در پایان این کتاب، وفات حضرت موسى و عزادارى بنى اسرائیل براى او آمده است.

۶. صحیفه یوشع

یوشع جانشین حضرت موسى است و، به گفته تورات، حضرت موسى او را انتخاب کرد و به مردم دستور داد براى ورود به سرزمین موعود او را اطاعت کنند. این کتاب جنگهاى بنى اسرائیل با کنعانیان و فتح و پیروزى بنى اسرائیل و تقسیم زمین بین اسباط بنى اسرائیل را بیان مى کند. در این کتاب حضرت یوشع بنى اسرائیل را به اطاعت از خدا و فرمانهاى او فرا مى خواند.

۷. سفر داوران

پس از حضرت یوشع یک دوره ۳۵۰ ساله بر بنى اسرائیل گذشته است که به دوره داوران (یا قضات) معروف است. بنى اسرائیل در این دوره دست از خدا برمى دارند و به گناه روى مى آورند. اسباط با همدیگر نزاع مى کنند و از دشمنان غافل مى شوند. افراد قوم گاهى مورد تاخت و تاز دشمنان قرار مى گیرند و چون به درگاه خدا روى مى آورند، خدا داورانى را براى آنها مى فرستد. ماجراهاى این دوره و نیز داستان دوازده داور، که خدا براى بنى اسرائیل فرستاده، در این کتاب آمده است.

۸. کتاب روت

روت نام زنى از جده هاى حضرت داود است. او در دوره داوران از سرزمین موآب وارد بنى اسرائیل مى شود. سرگذشت او را کتاب کوچک روت بیان مى کند.

۹. کتاب اول سموئیل

سموئیل نبى، آخرین داور بنى اسرائیل است. در این زمان بنى اسرائیل از سموئیل مى خواهند که براى آنها پادشاهى تعیین کند و او شائول را برمى گزیند. به گفته این کتاب، شائول در ابتدا خوب عمل مى کند ولى کم کم از خدا دور مى شود. سموئیل از طرف خدا مأمور مى شود که حضرت داود را به جاى او برگزیند. در این ضمن، داود به خاطر شجاعتهایش در جنگ با دشمنان، در بین مردم محبوبیت زیادى پیدا مى کند، بگونه اى که شائول به او حسد مىورزد و تصمیم به قتل او مى گیرد. داود فرار مى کند و شائول در جنگى که با فلسطینیان رخ مى دهد کشته مى شود.

۱۰. کتاب دوم سموئیل

این کتاب سرگذشت حضرت داود را پس از شائول بیان مى کند. با کشته شدن شائول، حضرت داود دشمنان را شکست مى دهد و به حکومت مى رسد. در زمان او کشور بنى اسرائیل قدرتمند مى شود و تمام دشمنان از بین مى روند. این کتاب گناهانى به حضرت داود نسبت مى دهد.

۱۱. کتاب اول پادشاهان

چون داود به سن پیرى مى رسد، فرزندش سلیمان را به جانشینى خود برمى گزیند. حضرت سلیمان پس از وفات پدر اقتدار حکومت او را به اوج مى رساند و باقیمانده دشمنان او را نابود مى کند. او ساختمان خانه خدا را، که حضرت داود طرح ریزى کرده بود، به پایان مى رساند. به گفته این کتاب حضرت سلیمان در پایان به گناه روى مى آورد و از خدا دور مى شود و به همین حالت از دنیا مى رود. پس از او بین بنى اسرائیل نزاع در مى گیرد و ده سبط شمالى از افسرى شورشى به نام یَرُبعام پیروى مى کنند و در شمال، کشور اسرائیل را تشکیل مى دهند. تنها دو سبط، با رحُبْعام، فرزند و جانشین حضرت سلیمان، باقى مى مانند که کشور یهودا را در جنوب به وجود مى آورند. سرگذشت این دو کشور و جانشینان این دو تن، در ادامه کتاب یاد شده آمده است.

۱۲. کتاب دوم پادشاهان

در این کتاب، دنباله تاریخ این دو کشور و پادشاهانى که در آنها به حکومت رسیدند، بتفصیل آمده است. آشوریان به حکومت شمالى حمله مى کنند و ده سبط شمالى از بین مى روند. کشور جنوبى نیز مورد حمله نبوکد نصر (بُخْتُنصَّر)، پادشاه بابل، قرار مى گیرد. وى معبد سلیمان را ویران مى کند و بنى اسرائیل را به بابل مى برد.

۱۳. کتاب اول تواریخ ایام

این کتاب، تکرار تاریخ بنى اسرائیل از دیدگاهى دیگر است که در آغاز، نسل انسانها را از آدم تا داود مى شمارد و بعد به تاریخ بنى اسرائیل مى پردازد. گرایش این کتاب به سوى تاریخ معبد و احکام مربوط به آن است. کتاب اول تواریخ ایام با طرح ریزى معبد توسط حضرت داود و وفات آن حضرت پایان مى یابد.

۱۴. کتاب دوم تواریخ ایام

این کتاب دنباله کتاب اول تواریخ ایام است که به ماجراى حضرت سلیمان و ساخته شدن معبد و نیز ماجراى ملکه سبا و آمدن او نزد سلیمان مى پردازد. در این کتاب نیز گناهانى به حضرت سلیمان نسبت داده شده است. کتاب مزبور، پس از وفات حضرت سلیمان و تقسیم کشور بنى اسرائیل، بیشتر به ماجراهاى کشور جنوبى مى پردازد و تا تخریب معبد و تبعید قوم به بابل ادامه مى یابد.

style=”font-size: x-small;”> 15. کتاب عزرا

کتاب عزرا به پایان یافتن اسارت بنى اسرائیل به دست کورش و بازگشت آنان به وطن خویش مى پردازد. بنى اسرائیل پس از بازگشت، اقدام به بازسازى معبد مى کنند و در این راه با مشکلاتى رو به رو مى شوند، ولى سرانجام موفق مى شوند که این کار را به پایان برند. مدتى پس از بازسازى معبد، عزرا با عده اى از بنى اسرائیل از بابل به اورشلیم مى رود و مى بیند که قوم به گناه افتاده است. پس کمر به هدایت قوم مى بندد.

۱۶. کتاب نَحَمیا

ماجراى بازگشت نَحَمیا به اورشلیم به عنوان نماینده پادشاه ایران براى رسیدگى به اوضاع کشور یهودا و خدماتى که او به عنوان حاکم این سرزمین انجام مى دهد، بازسازى حصار اورشلیم و خوانده شدن تورات توسط عزرا و اعتراف بنى اسرائیل به گناهان خود، موضوعاتى اند که در این کتاب مطرح شده اند.

۱۷. کتاب اِسْتَر

این کتاب داستان دختر یتیم یهودى به نام «اِسْتَر» را بیان مى کند که به همسرى خشایار شاه درمى آید و دین خود را مخفى مى کند. هنگامى که وزیر خشایار او را تحریک مى کند که حکم به قتل عام یهودیان دهد، استر دین خود را آشکار مى کند و پادشاه وزیر را اعدام مى کند.

۱۸. کتاب ایوب

این کتاب داستان زندگى ایوب و بلایا و مصیبتهایى را که بر او وارد شده، بیان مى کند. پس از اینکه ایوب همه چیز خود را از دست مى دهد، کسانى نزد او مى آیند و علت این مصیبتها را گناهکارى ایوب مى شمارند. او این را رد مى کند. وى علت این بلاها را نمى داند تا اینکه خدا بر او ظاهر مى شود و عظمت خود را یادآورى مى کند. ایوب توبه مى کند و خدا نعمتهایى بیش از قبل به او مى دهد.

۱۹. کتاب مزامیر

کتاب مزامیر یا زبور داود، مجموعه اى از شعر و سرود درباره نیایش، پرستش و توکل بر خدا است. این کتاب مشتمل بر ۱۵۰ سرود است که حدود نیمى از آن منسوب به حضرت داود و بقیه منسوب به دیگران است.

۲۰. کتاب امثال

این کتاب که عمده آن منسوب به حضرت سلیمان است، بر اهمیت دانش تاکید مى کند و خداترسى را کلید دانش مى شمرد; خوار شمردن حکمت و ادب را حماقت مى داند و به جوانان موعظه مى کند که نصایح و تعالیم پدر و مادر را بپذیرند. این کتاب خردمندانه زیستن را به انسان مى آموزد.

۲۱. کتاب جامعه

این کتاب را، که به حضرت سلیمان منسوب است، مى توان یک فلسفه بدبینانه قلمداد کرد. نویسنده آن بین ایمان و شک، امید و یأس، لذت و رنج، مفهوم زندگى و پوچى در نوسان است. او به انسانى که به سوى آینده اى ناشناخته گام برمى دارد، سفارش مى کند که از زمان حاضر لذت ببرد. نویسنده این کتاب همه چیز را پوچ مى داند، زیرا شر و بدى و، بالاتر از همه، مرگ سایه خود را بر همه چیز افکنده است. او در پایان به انسان توصیه مى کند که از خدا بترسد و احکام او را پاس دارد.

۲۲. غزل غزلهاى سلیمان

این کتاب که مجموعه اى از اشعار عاشقانه است، به حضرت سلیمان منسوب است. هرچند ظاهر این اشعار اشاره به عشق دنیوى دارد، اما مى تواند به عنوان کنایه و مجاز تلقى شود.

۲۳. کتاب اِشَعْیاء

این کتاب، بیشتر، گناه و پیامدهاى آن را به قوم اسرائیل هشدار مى دهد و آنان را سرزنش مى کند. همچنین در این کتاب ظهور مسیح و نتایج آن پیشگویى شده است.

۲۴. کتاب اِرمیا

ارمیا در این کتاب چگونگى رسیدن خود را به نبوت و این را که مردم زیر بار او نمى روند، توضیح مى دهد. او به بنى اسرائیل به خاطر گناهانشان هشدار داده و از مجازات بیم مى دهد. البته گاهى هم در این کتاب از آینده نیکوى اورشلیم سخن به میان آمده است.

۲۵. مراثى ارمیا

این کتاب را ارمیاى نبى، پس از ویرانى اورشلیم و اسارت قوم نوشته و مصایب و گرفتاریهاى آنان را بیان مى کند و از غم و درد هموطنانش شکوه مى کند; اما این بلاها و مصایب را به خاطر گناه قوم مى داند.

۲۶. کتاب حزقیال نبى

حزقیال نبى که با بنى اسرائیل به تبعید رفته است، در بابل قوم را دلدارى مى دهد و پیشگویى مى کند که آنان به زودى به وطن خود باز مى گردند. او اختیار و آزادى انسانها را گوشزد مى کند و مى گوید: اگر راه صحیح را انتخاب نکنند، باید منتظر عواقب آن باشند.

۲۷. کتاب دانیال نبى

هنگامى که پادشاه بابل به کشور یهودا حمله کرد، دانیال پسر جوانى بود. وى همراه قوم به بابل آورده شد. در بابل او به دربار نبوکدنصر راه مى یابد و خوابهاى پادشاه را تعبیر مى کند. بخشى از این کتاب به شرح زندگى دانیال و بخشى دیگر به رؤیاهاى او درباره آینده و حوادثى که قبل از آمدن ملکوت خدا رخ مى دهد و نیز چگونگى ملکوت خدا اختصاص دارد.

۲۸. کتاب هوشع

هوشع در کشور شمالى، پیش از سقوط آن، زندگى مى کرد. پیامها و اندرزهایى که خدا به واسطه این پیامبر به مردم و حاکمان کشور شمالى (اسرائیل) فرستاده است، در این کتاب آمده است. همچنین بخشى از آن به زندگى هوشع اختصاص دارد.

۲۹. کتاب یوئیل

یوئیل مردم کشور جنوبى (یهودا) را انذار مى دهد و به آنها مى گوید، خدا بر آنان به خاطر گناهانشان بلا نازل مى کند. او مردم را از روز داورى مى ترساند و از آنها مى خواهد که توبه کنند.

۳۰. کتاب عاموس

این پیامبر از طرف خدا مأمور به انذار مردم سرزمین شمالى مى شود. در این زمان مردم اسرائیل به ثروتى رسیده، در گناه و ظلم و فساد غرق شده اند. عاموس آنها را به راه راست دعوت مى کند و از روز داورى مى ترساند.

۳۱. کتاب عوبدیا

این کتاب درباره قوم ادوم که از نسل عیسو، برادر یعقوب، بودند و با اسرائیل مى جنگیدند، سخن مى گوید. عوبدیا در این کتاب از نابودى ادومى ها به دست خدا خبر مى دهد.

۳۲. کتاب یونس

در این کتاب خدا به یونس دستور مى دهد که به سوى نینوا پایتخت کشور آشور برود و مردم آنجا را به سوى خدا فرا بخواند. اما چون مردم آن سرزمین دشمن بنى اسرائیل بودند، یونس مجازات آنها را از خدا خواست و آنها را ترک کرد و به سمت دیگرى رفت. در راه در دریا ماجراهایى براى وى رخ مى دهد که موجب توبه او مى شود. او سپس به نینوا برمى گردد و مردم را به خدا دعوت مى کند.

۳۳. کتاب میکاه

این کتاب قبل از اشغال دو کشور شمالى و جنوبى نوشته شده است و در آن، میکاه نبى، بنى اسرائیل را از گناه باز مى دارد و تخریب هر دو کشور را پیشگویى مى کند. او قوم را ترغیب به توبه و بازگشت مى کند. همچنین آمدن مسیح را پیشگویى مى کند.

۳۴. کتاب ناحوم

در این کتاب از قدرت و مهربانى خدا سخن رفته است. و سقوط کشور آشور و نینوا، پایتخت آن، در حالى که در فسق و فجور افتاده، پیشگویى شده است.

۳۵. کتاب حَبَقُّوق

حَبَقُّوق در این کتاب مردم را به ترک گناه و توبه دعوت مى کند و از مجازات آنها و حمله بابلیها خبر مى دهد. او با وجود مشکلات زیاد، هیچ گاه از خدا دست برنمى دارد و در سرودى نشان مى دهد که در هر حال اعتمادش به خداست.

۳۶. کتاب صَفَنْیا

در این کتاب صَفَنْیا قوم را بیم مى دهد و مى گوید خدا هر قومى را که گناه کند، مجازات مى کند. او همچنین از شکوه و عظمت اسرائیل که خدا به آن باز خواهد گرداند، سخن مى گوید.

۳۷. کتاب حجّى

این کتاب مربوط به زمانى است که قوم از اسارت بازگشته و به بازسازى خانه خدا پرداخته اند. چون در کار بازسازى سستى پیش مى آید حجّى از طرف خدا دستور مى آورد که کار را به پایان برسانند.

۳۸. کتاب زکریا

زکریاى نبى که معاصر حجّى است، در این کتاب مردم را به بازسازى خانه خدا تشویق مى کند. او همچنین از آمدن مسیح موعود خبر مى دهد.

۳۹. کتاب ملاکى

ملاکى در زمانى زندگى مى کند که خانه خدا بازسازى شده است، ولى کاهنان وظایف خود را در قبال آن انجام نمى دهند و مردم به گناه افتاده اند. او کاهنان و مردم را انذار مى کند و به توبه دعوت مى کند; همچنین از آمدن مسیح موعود خبر مى دهد.

کتابهاى قانونى و غیرقانونى عهد قدیم

گفتیم که یهودیان و مسیحان عهد قدیم را معتبر مى دانند، اما در تعداد کتابهاى آن اختلاف دارند و برخى تعداد کتابهاى آن را ۳۹ و برخى ۴۶ مى دانند. ریشه این اختلاف در تفاوت نسخه هاى عهد قدیم است.

پس از اشغال سرزمین فلسطین در قرن چهارم قبل از میلاد، به دست اسکندر، یهودیان در سراسر امپراتورى پراکنده شدند و به تدریج زبان مادرى خود (عبرى) را فراموش کردند و به زبان یونانى روآوردند. در قرن سوم قبل از میلاد و در زمان حکومت بطلمیوس فیلادلفوس بر مصر، به امر او، یهودیان اسکندریه کتاب عهد قدیم را به زبان یونانى ترجمه کردند. این ترجمه به سبعینیه معروف است; چون گفته مى شود که این کتاب را حدود هفتاد نفر ترجمه کرده اند.

نسخه سبعینیه با متن عبرى تفاوتهایى دارد. مهمترین تفاوت آنها، این است که هفت کتاب در این نسخه موجود است که متن عبرى آن در دست نیست. این کتابها عبارتند از: طوبیت، یهودیت، حکمت سلیمان، حکمت یشوع بن سیراخ، باروک، کتاب اول مکابیان و کتاب دوم مکابیان.

در دو قرن قبل از مسیحیت و یک قرن پس از آن، بسیارى از یهودیان، و نیز بعداً مسیحیان، از این نسخه استفاده مى کردند، تا اینکه در حدود سال ۱۰۰ م. سران یهود شورایى تشکیل دادند و بر رسمیت ۳۹ کتاب که در متن عبرى بود، رأى دادند و اسفار هفتگانه موجود در ترجمه سبعینیه را غیر قانونى اعلام کردند. اما مسیحیان این نسخه را معتبر دانسته، به استفاده از آن ادامه دادند تا اینکه پروتستانها در قرن شانزدهم به متن عبرى بازگشتند و این هفت کتاب را غیررسمى اعلام کردند.

بنابراین، یهودیان و پروتستانهاى مسیحى متن عبرى را قانونى مى دانند و کتابهاى عهد قدیم را ۳۹ عدد مى شمرند و دو فرقه مسیحى کاتولیک و ارتدکس نسخه سبعینیه را معتبر دانسته، تعداد کتابهاى عهد قدیم را ۴۶ مى دانند.

هفت کتاب موجود در نسخه سبعینیه، اپوکریفا(Apocrypha) به معناى «مخفى و پوشیده» نامیده مى شود. همچنین گاهى از آنها با عنوان «قانون ثانوى» یاد مى شود که به معناى اعتبار درجه دوم آن است. بخش اپوکریفایى عهدقدیم به فارسى ترجمه نشده است.

ب) عهد جدید

بخش دوم کتاب مقدس عهد جدید است که تنها مسیحیان آن را قبول دارند و یهودیان آن را معتبر نمى دانند. این بخش نیز مشتمل بر کتابها و رسالات متنوع و نیز مطالب گوناگونى است.

عهد جدید به زبان یونانى نوشته شده است و این در حالى است که حضرت عیسى و حواریون به زبان آرامى، که لهجه اى از زبان عبرى است، سخن مى گفته اند. علت این امر، این است که با کشورگشایى اسکندر و ایجاد یک امپراتورى بزرگ، زبان و فرهنگ یونانى در بسیارى ازمناطق آن تبلیغ شد و زبان یونانى به عنوان زبان علمى و زبان دوم مورد توجه قرار گرفت، به گونه اى که بسیارى از مردم، به خصوص در حوزه دریاى مدیترانه، با این زبان آشنایى یافتند. هنگامى که رسولان مسیحى با مردم این مناطق سخن مى گفتند و براى آنها مى نوشتند، طبیعى بود که از زبان مشترک، یعنى یونانى، استفاده کنند.

نکته اى که درباره عهد جدید باید تذکر داد، این است که مسیحیان معتقدند حضرت عیسى هرگز کتابى نیاورده است و اصلا لازم نبوده است که کتابى بیاورد; چون پیامبران که واسطه بین خدا و بشرند از طرف خدا پیام و کتاب مى آورند. ولى حضرت عیسى خود خداست و عین وحى است و تنها رفتار و گفتار او براى انسانها کافى است و آن را دیگران نگاشته اند. پس باید توجه داشت که اعتقاد مسیحیان با آنچه در فرهنگ و متون اسلامى درباره حضرت عیسى و کتاب او وجود دارد متفاوت است[۶]

تقسیم بندى عهد جدید

عهد جدید به طور کلى به چهار بخش تقسیم مى شود:

۱. زندگى نامه و سخنان حضرت عیسى: این بخش مشتمل بر چهار انجیل است که گفته مى شود متى، مرقس، لوقا و یوحنا آنها را نگاشته اند (کلمه انجیل، یونانى و به معناى مژده است). در واقع این چهار کتاب، سیره عملى و گفتارى حضرت عیسى هستند که افرادى آن را روایت مى کنند. سه انجیل نخست سبکى یکسان دارند و مطالب مندرج در آنها هماهنگ است و با فرهنگ یهودى اختلاف چندانى ندارد. در این سه انجیل از الوهیت حضرت عیسى(ع) سخنى نیست. انجیل چهارم از نظر مطالب با سه انجیل دیگر متفاوت است و با فرهنگ یهودى سازگارى ندارد و در آن، الوهیت حضرت عیسى(ع) مطرح شده است. سه انجیل اول، اناجیل همنوا یا همدید (Synoptic) نامیده مى شوند.

۲. تبلیغات و مسافرتهاى تبلیغى مبلغان مسیحى: در این بخش تنها یک کتاب به نام اعمال رسولان وجود دارد که اقدامات حواریون و دیگر مسیحیان، به خصوص پولس رابیان مى کند.

۳. نامه ها: حواریون و رسولان مسیحى صدر اول، نامه هایى به شهرها و افراد مختلف نگاشته اند که ۲۱ عدد از آنها در مجموعه عهد جدید وجود دارد. سیزده یا چهارده عدد از این نامه ها از پولس و از هفت نامه باقیمانده، سه نامه به یوحنا، دو نامه به پطرس و دو نامه دیگر به یعقوب و یهودا منسوب است.

۴. رؤیا و مکاشفه: در این بخش نیز تنها یک کتاب وجود دارد که به یوحنا منسوب است و در پایان عهد جدید واقع شده است.

نگاهى به محتواى کتابهاى عهد جدید

عهد جدید مشتمل بر ۲۷ کتاب است که عبارتند از:

۱. انجیل متّى

متى فردى یهودى بود که براى رومیان باج و خراج مى گرفت. این شغل نزد یهودیان مذموم بود. وقتى عیسى او را دعوت کرد او پذیرفت و از حواریون او شد. انجیل اول ـ که غالب محققان برآنند که بین سالهاى ۶۵ ـ ۷۰ م. یعنى بیش از سى سال پس از حیات زمینى حضرت عیسى، نوشته شده ـ به این حوارى منسوب است. در این انجیل که با سنت یهودى مطابقت دارد و سخنى از الوهیت حضرت عیسى در آن نیست، نَسَب، تولد، کودکى، شروع به تبلیغ، موعظه ها، معجزات، دستگیرى، مصلوب شدن حضرت عیسى(ع) و سرانجام برخاستن او از میان مردگان، با تفصیل نسبى آمده است.

۲. انجیل مرقس

این انجیل، که کوتاهترین و قدیمى ترین اناجیل است و غالباً تاریخ آن را نیز به سالهاى ۶۵ ـ ۷۰ م. برمى گردانند، به مرقس منسوب است. مرقس از حواریون نبوده، بلکه شاگرد خاص پطرس حوارى بوده است. گفته مى شود که او مطالب این انجیل را از پطرس نقل مى کند. این انجیل از نظر محتوا و سبک، مانند انجیل متى است، با این تفاوت که مختصرتر است و قسمتهایى از زندگى عیسى، مانند تولد و کودکى او را در بر ندارد. پژوهندگان کتاب مقدس برآنند که متى و لوقا از این انجیل استفاده کرده اند.

۳. انجیل لوقا

لوقا پزشکى غیر یهودى بود که پس از حضرت عیسى به دست پولس ایمان آورد و شاگرد و همراه او شد. انجیل سوم و نیز کتاب اعمال رسولان را وى براى فردى به نام تئوفیلوس نوشته است. با اینکه پولس مبدع الهیات عیسى خدایى است، ولى در دو کتاب منسوب به لوقا، که شاگرد خاص او بود، هیچ سخنى از الوهیت مسیح نیست و انجیل لوقا از نظر مطالب و سبک، شبیه دو انجیل قبل است. گفته مى شود این انجیل همزمان با انجیل متى یا اندکى پس از آن نوشته شده است.

۴. انجیل یوحنا

این انجیل به یوحنا پسر زِبَدى منسوب است. یوحنا یکى از حواریون بود. وى در زمان حیات زمینى حضرت عیسى طفل خردسالى بود. در این انجیل هم، زندگى نامه و سخنان حضرت عیسى آمده است، ولى ویژگى بارز آن مسیح شناسى خاص آن است. در این انجیل، مسیح جنبه الوهى یافته و خداى متجسد گردیده است. غالب محققان امروزى تاریخ نگارش این انجیل را به پایان قرن اول، یعنى نزدیک به هفتاد سال پس از حضرت عیسى، برمى گردانند.

۵. کتاب اعمال رسولان

نویسنده این کتاب همان نویسنده انجیل سوم است و این امر از ابتداى کتاب مشخص است. پس این کتاب هم به شاگرد خاص پولس، یعنى لوقا، منسوب است. در هشت باب اول این کتاب، فعالیتها و تبلیغات حواریون حضرت عیسى، و در رأس همه پطرس، مطرح شده است. در باب نهم سخن از ایمان آوردن ناگهانى پولس به میان مى آید که تا قبل از آن یهودى اى سختگیر و شکنجه گر مسیحیان بود. این کتاب از باب نهم به بعد، بیشتر به مسافرتها و تبلیغات پولس مى پردازد و از حواریون کمتر سخن مى گوید. این کتاب قطعاً پس از انجیل سوم نوشته شده است.

۶. نامه پولس به رومیان

در کتاب عهد جدید سیزده یا چهارده نامه به پولس منسوب است که محققان مى گویند بین سالهاى ۴۵ ـ ۶۰ م. یعنى قبل از نگارش اناجیل، نگاشته شده اند. در همه این نامه ها الهیات خاص پولس، که الهیات عیسى خدایى است، دنبال شده است. نامه اول به مسیحیان روم است. در این نامه بر این نکته تأکید مى شود که نجات، تنها با ایمان به مسیح، حاصل مى شود، نه با عمل کردن به شریعت.

۷. نامه اول پولس به قرنتیان

در این نامه پولس به سؤالاتى که براى مسیحیان قرنتس پیش آمده پاسخ مى دهد و مسائلى از قبیل اختلافات، فساد اخلاقى در کلیسا، ازدواج و روابط جنسى، نظام کلیسایى و رستاخیز را بیان مى کند. او در پایان بر محبت تأکید مى کند.

۸. نامه دوم پولس به قرنتیان

در این نامه پولس بیشتر مشکلاتى را که در راه تبلیغ مسیحیت براى وى پیش آمده، مطرح مى کند. گویا مى خواهد مسیحیان قرنتس را دلگرم کند.

۹. نامه پولس به غلاطیان

در این نامه پولس به مسیحیان غلاطیه گوشزد مى کند که با عمل به شریعت به جایى نمى رسند، بلکه با ایمان نجات مى یابند و آن هدیه اى الهى است. گویا برخى از حواریون و یا فرستادگان آنها به غلاطیه رفته و از تعالیمى خلاف گفته هاى پولس سخن گفته بودند.

۱۰. نامه پولس به اِفِسُسیان

گویا بین مسیحیان اِفِسُسُ به خاطر تفاوتهاى نژادى و زبانى اختلاف پیدا شده بود. پولس این نامه را از زندان براى حل اختلاف آنها مى فرستد.

۱۱. نامه پولس به فیلپیان

در این نامه که باز در زندان نوشته شده، پولس به مسیحیان فیلپى گوشزد مى کند که ایمان به مسیح چه شادیها و سعادتهایى نصیب انسان مى کند.

۱۲. نامه پولس به کولسیان

براى مسیحیان کولسى درباره انسانیت و الوهیت مسیح سؤالى پیش آمده بود. آنها فردى را نزد پولس به زندان مى فرستند. پولس این نامه را مى نویسد و بر جنبه الوهیت مسیح تأکید مى کند. در ضمن مطالب دیگرى هم گوشزد مى کند.

۱۳. نامه اول پولس به تسالونیکیان

در این نامه، پولس مسیحیان شهر تسالونیکى را به ایمان و زندگى پاکِ همراه با صبر و تحمل دعوت مى کند و از آنها مى خواهد منتظر ظهور مسیح باشند.

۱۴. نامه دوم پولس به تسالونیکیان

برخى از مسیحیان به بهانه انتظار مسیح دست از کار و زندگى شسته و به تنبلى روى آورده بودند. پولس در این نامه واقعیتهاى زندگى را به آنها گوشزد مى کند.

۱۵. نامه اول پولس به تیموتائوس

تیموتائوس شاگرد پولس است که او را به رهبرى کلیساى اِفِسُس گماشته بود. در این نامه براى او شرایط رهبرى خوب را بیان مى کند و از او مى خواهد که تعالیمى را که درباره مسیح و انجیل به او آموخته است، از تحریف و تغییر حفظ کند.

۱۶. نامه دوم پولس به تیموتائوس

این نامه را پولس از زندان به عنوان وصیتنامه براى شاگرد خود تیموتائوس نوشته است و از او مى خواهد که در راه مسیحیتى که او تعلیم داده است استقامت کند و زیر بار تعالیم دیگران نرود. پولس مشکلاتى را که در راه تبلیغ و بشارت تحمل کرده است، گوشزد مى کند.

۱۷. نامه پولس به تیطُس

تیطس یکى از شاگردان پولس است که او را به رهبرى کلیساى کریت گماشته بود. در این نامه، او وظیفه یک رهبر خوب را بیان مى کند و از او مى خواهد که مردم آن شهر را از گناه باز دارد.

۱۸. نامه پولس به فلیمون

فلیمون از کسانى است که به دست پولس ایمان آورده است. غلام او از شهر کولسى مى گریزد و به روم مى رود. در آنجا به دست پولس ایمان مى آورد. پولس او را به شهر کولسى مى فرستد و در این نامه از فیلمون مى خواهد که غلام خود را ببخشد و با او مثل برادر رفتار کند.

۱۹. نامه به عبرانیان

این نامه خطاب به مسیحیان یهودى الاصلى است که به شریعت یهودى پایبند بودند. نویسنده نامه به آنها مى گوید: این شریعت و اعمال با آمدن مسیح باطل شده است و ایمان به مسیح انسان را نجات مى دهد. نویسنده این نامه مشخص نیست، اما از آنجا که مطالب آن شبیه گفته هاى پولس است، برخى، نویسنده آن را پولس مى دانند.

۲۰. نامه یعقوب

به گفته عهد جدید، یعقوب برادر حضرت عیسى بوده و به مقام اسقفى کلیساى اورشلیم رسیده است. در این نامه او بر خلاف گفته هاى پولس به مسیحیان گوشزد مى کند که ایمان تنها کافى نیست و باید به شریعت هم عمل کنند.

۲۱. نامه اول پطرس

این نامه به پطرس حوارى منسوب است; وى مسیحیان آسیاى صغیر را که زیر فشار و شکنجه بودند، به صبر و بردبارى توصیه مى کند و از آنها مى خواهد که ایمان خود را از دست ندهند.

۲۲. نامه دوم پطرس

در این نامه که باز به پطرس منسوب است، مسیحیان به صبر و بردبارى دعوت شده اند و حقایقى درباره ایمان مسیحى به آنها گوشزد شده است.

۲۳. نامه اول یوحنا

در این نامه که به یوحنا، نویسنده انجیل چهارم، منسوب است، نویسنده مطالبى شبیه گفته هاى پولس بیان مى کند و نیز خطر کسانى را گوشزد مى کند که مطالبى خلاف مسیح شناسى پولس تعلیم مى دهند.

۲۴. نامه دوم یوحنا

این نامه ظاهراً خطاب به یک زن مسیحى صاحب مقام نوشته شده است و از او مى خواهد که محبت و اطاعت را فراموش نکند و تعالیم غلط را نپذیرد. ولى از آنجا که این زن شناخته شده نیست، برخى احتمال مى دهند که «بانوى گرامى»، کنایه از کلیساى مسیح باشد.

۲۵. نامه سوم یوحنا

در این نامه، که خطاب به یکى از رهبران کلیسا به نام غایوس نوشته شده، دستوراتى درباره تشویق خادمان واقعى و توبیخ مخالفان داده شده است.

۲۶. نامه یهودا

در این نامه نویسنده خطر معلمان دروغین و مرتد را گوشزد مى کند و مردم را از آنها برحذر مى دارد.

۲۷. مکاشفه یوحنا

این کتاب که به یوحنا، نویسنده انجیل چهارم، منسوب است، کتابى است رمزى و سرى که حوادث آینده را پیشگویى مى کند و بنابراین نباید ظاهر آن را معیار قرار داد. این کتاب در زمانى نوشته شده که مسیحیان سخت تحت فشار و شکنجه بوده اند.

کتابهاى قانونى و غیر قانونى عهد جدید

علاوه بر مجموعه کتابهاى عهد جدید، اناجیل، رساله ها، اعمال و مکاشفات دیگرى نیز وجود داشته اند. تعداد اندکى از این نوشته ها سالم باقى مانده و از بقیه یا پاره هایى باقى مانده است و یا تنها نام آنها در کتابهاى دیگر به چشم مى خورد. این مجموعه، که اپوکریفاى عهد جدید خوانده مى شود، در دو قرن اول نگاشته شده اند. از آیه اول انجیل لوقا برمى آید که افرادى که به نوشتن انجیل دست زده اند، بسیار زیاد بوده اند:

«از آن جهت که بسیارى دست خود را دراز کردند به سوى تألیف حکایت آن امورى که نزد ما به اتمام رسید چنان که آنانى که از ابتدا نظارگان و خادمان کلام بودند به ما رسانیدند، من نیز مصلحت چنان دیدم که همه را من البدایه به تدقیق در پى رفته به تو بنویسم اى تیوفلس عزیز (لوقا، ۱ : ۱.۴) ».

اما بین سالهاى ۱۵۰ ـ ۲۰۰ م. کلیساى اکثریت مسیحى، از میان کتابهاى موجود، تنها این ۲۷ عدد را رسمى و قانونى اعلام کرده و بقیه را بى اعتبار دانسته است.

مسیحیان معتقدند پدران صدر اول کلیسا با تأیید روح القدس اینان را برگزیده اند، همان طور که معتقدند نویسندگانْ این مجموعه را با تأیید روح القدس نگاشته اند.

این نکته قابل ذکر است که آنچه به انجیل برنابا معروف است، نزد مسیحیان حتى اعتبار اپوکریفایى نیز ندارد و آنان جعلى و ساختگى بودن آن را قطعى مى دانند. دانشمندان مسیحى مى گویند، قدیمى ترین نسخه این کتاب به قرن شانزدهم برمى گردد که بسیار متأخر است و مى افزایند که متن آن را نیز یک مسیحى تازه مسلمان نگاشته است.

در پایان ذکر دو نکته مناسب به نظر مى رسد:

۱. شیوه ارجاع به کتاب مقدس

شیوه ارجاع به کتاب مقدس هم، مانند قرآن، با ارجاع به کتابهاى معمولى متفاوت است; چرا که این کتاب چاپها و نسخ فراوان و متعددى دارد و نمى توان با ذکر شماره صفحه به آن ارجاع داد. به همین دلیل براى ارجاع به این مجموعه، از شماره هاى بابها و آیه ها استفاده مى شود; براى مثال براى ارجاع به آیه دوم از باب پانزدهم سفر پیدایش مى نویسم: سفر پیدایش، ۲ : ۱۵. تنها کتاب مزامیر عنوان باب ندارد و به جاى آن مزمور به کار رفته است، ولى باز شیوه ارجاع به همان صورت است. گفته مى شود «مزامیر، ۳ : ۱۲» و مقصود «مزامیر، مزمور سوم، آیه ۱۲» است.

۲. ترجمه هاى کتاب مقدس

از کتاب مقدس و یا قسمتهایى از آن، ترجمه هاى مختلفى در زبان فارسى وجود دارد. یکى از این ترجمه ها ترجمه اى قدیمى است که بخش عهد قدیم آن را فردى به نام ویلیام گلن و به کمک فاضل خان همدانى و برخى دیگر، ترجمه کرده است. بخش عهد جدید آن را نیز هنرى مارتین ترجمه کرده است. بخش عهد قدیم این ترجمه در سال ۱۸۵۶ و عهد جدید آن در سال ۱۸۷۶ به چاپ رسیده است. ترجمه این کتاب بسیار سنگین است.

ترجمه دیگر این کتاب به وسیله «انجمن پخش کتب مقدسه» صورت گرفته است. با اینکه این ترجمه نیز قدیمى است و چندان روان نیست، ولى معتبرترین ترجمه به زبان فارسى است. ترجمه دیگر، تحت عنوان «ترجمه تفسیرى» در دست است که هرچند روان و به قلم امروزى است، ولى چون تفسیرى است، براى استناد اعتبار ندارد. ترجمه هاى دیگرى هم از قسمتهاى مختلف کتاب مقدس مخصوصاً عهد جدید و اناجیل در دست است، از قبیل ترجمه عهد جدید از انتشارات انجمن کتاب مقدس و نیز ترجمه اناجیل اربعه به وسیله میرمحمدباقر بن اسماعیل حسینى خاتون آبادى. این ترجمه ها نیز با اینکه ممکن است از دقت نظر برخوردار باشد، اعتبار ترجمه انجمن پخش کتب مقدسه را ندارند. از این رو، در نوشته هاى تحقیقى، معمولا به ترجمه انجمن پخش کتب مقدسه ارجاع داده مى شود.

کتابنامه:

۱. کتاب مقدس، انجمن پخش کتب مقدسه.

۲. ترجمه تفسیرى کتاب مقدس.

۳. آشتیانى، جلال الدین، تحقیقى در دین یهود، نشر نگارش، ۱۳۶۸.

۴. توفیقى، حسین، نگاهى به ادیان زنده جهان، مرکز مدیریت حوزه هاى علمیه خواهران، ۱۳۷۷.

۵. ساموئل، شولتز، عهد عتیق سخن مى گوید، ترجمه مهرداد فاتحى، شوراى کلیساهاى جماعت ربانى، آموزشگاه کتاب مقدس.

۶. سى. تنى، مریل، معرفى عهد جدید، ترجمه ط. میکائیلیان، انتشارات حیات ابدى، ۱۳۶۲.

۷. فیلسون، فلوید، کلید عهد جدید، ترجمه مسعود رجب نیا، انتشارات نورجهان، ۱۳۳۳.

۸. میشل، توماس، کلام مسیحى، ترجمه حسین توفیقى، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، ۱۳۷۷.


[۱]. مسیحیان با اینکه زمان عهد قدیم و شریعت را با آمدن مسیح پایان یافته مى دانند، ولى کتاب عهد قدیم را معتبر و مقدس مى شمارند و از نکات دیگرى که در این کتاب آمده استفاده مى کنند. در حقیقت، برخورد مسیحیان با احکام موجود در عهد قدیم، مانند برخوردى است که در اسلام با احکام نسخ شده مى شود.

[۲]. دو زبان عبرى و کلدانى از زبانهاى سامى و هم خانواده با عربى اند.

[۳]. ر.ک: بخش هشتم کتاب THE CHIEF WORKS OF BENEDICT DE SPINOZA. ترجمه این بخش در شماره اول فصل نامه هفت آسمان چاپ شده است.

[۴]. به گفته عهد قدیم، خدا ده فرمان مهم را به حضرت موسى وحى کرده است تا وى آنها را به بنى اسرائیل ابلاغ کند. این دستورات که مشتمل بر اصول اعتقادى، احکام فقهى و امور اخلاقى است، در سفر خروج (باب بیستم) و سفر تثنیه (باب پنجم) به طور کامل آمده است.

[۵]. سبط که جمع آن اسباط است، به معناى فرزندزاده و نواده است. در بنى اسرائیل دوازده طایفه وجود داشت، که هر یک به یکى از فرزندان یا نوادگان حضرت یعقوب منسوب بودند. از دوازده پسر حضرت یعقوب، فرزندان لاوى وظیفه کهانت قوم را بر عهده داشتند و در میان قوم بنى اسرائیل پراکنده بودند. گرچه اسباط بنى اسرائیل، همانند تعداد فرزندان یعقوب دوازده نفر هستند، اما سبط لاوى جزء این اسباط شمرده نمى شود. از طرفى نام یوسف، پسر دیگر یعقوب نیز بین اسباط نیست، اما دو سبط از دوازده سبط، به نام فرزندان اویند. بنابراین اسباط بنى اسرائیل، بدون احتساب سبط لاوى، دوازده تن هستند.

[۶]. البته بین محققان در این باره که اناجیل موجود از چه منبعى استفاده کرده اند اختلاف است. براى مثال برخى از آنان یک منبع فرضى با علامت اختصارى Q (مخفف کلمه آلمانى Quelle) به معناى منبع را مطرح کنند و مى گویند برخى از اناجیل باید از این منبع استفاده کرده باشند.

نویسنده : عبدالرحیم سلیمانى اردستانى، پزوهشگر ادیان و مذاهب

عضویت
اطلاع از
guest

4 نظرات
پرامتیازترین
جدیدترین قدیمی‌ترین
بازخورد درون خطی
دیدن تمامی دیدگاه ها
عطا

لینک دانلودش کو؟

rastgo

کاش به کشتی گرفتن یعقوب و خدا و پیروزی یعقوب و پیمان برتری گرفتن قوم یهود توسط او از خدا اشاره می کردی .

محمد مصلي

با سلام / اگر امکان دانلود کردن کتابها میباشد لطفا راهنمایی فرمایید /با تشکر

مسعود اکبری

درود 🙂
دوست عزیز برای دانلود کتاب های پی دی اف به : http://www.pdf.Tarikhema.ir
و برای دانلود کتاب های صوتی به :
http://www.audio.tarikhema.net
مراجعه کنید 😉