آیین جین

جینیسم یکی از قدیمی ترین ادیان در جهان است. این نام از جیوا (روح یا نیروی حیات، اما با حروف بزرگ، به عنوان فاتح معنوی نیز نامیده می شود) گرفته شده است، زیرا معتقد است که همه موجودات زنده دارای روحی فناناپذیر هستند که همیشه وجود داشته و همیشه وجود خواهد داشت و این روح ممکن است با پایبندی به اصول جین از رنج رهایی یابد.

از شمال هند سرچشمه گرفت و از آنجا به جنوب گسترش یافت، اما چگونگی شروع آن مشخص نیست. بنیانگذار آن اغلب، به‌طور نادرست، به‌عنوان حکیم واردهامانا (معروف به ماهاویرا، ۱. حدود ۵۹۹-۵۲۷ پ.م) درست همانطور که هندوها معتقدند وداها همیشه وجود داشته اند و فقط در یک نقطه خاص در گذشته “شنیده شده” و نوشته شده اند، جینیان معتقدند که احکام آنها ابدی است و توسط ۲۳ حکیم در طول زمان شناخته شده است، تا سرانجام توسط ماهاویرا به شکل فعلی آن در آمده است.

این یک دین غیر خداباور است، زیرا از اعتقاد به خدای خالق حمایت نمی کند، بلکه به موجودات برتر (دیوها) که فانی هستند، و در مفهوم کارما که زندگی فعلی و تجسم های آینده فرد را هدایت می کند، دفاع می کند. با این حال، دیوها هیچ قدرتی بر شخص ندارند و برای رهایی خود از اسارت کارمایی به دنبال راهنمایی یا کمک نیستند. در جینیسم، رسیدن به رستگاری – که به عنوان رهایی از چرخه تولد دوباره و مرگ (سامسارا) تعریف می‌شود – با پایبندی به یک کد اخلاقی و اخلاقی دقیق بر عهده هر فرد است. این کد بر اساس پنج عهد (که در کار اساسی، Tattvartha Sutra بیان شده است) است:

  • آهیمسا (عدم خشونت)
  • ساتیا (راستگویی)
  • استیا (دزدی نکردن)
  • برهماچاریا (عفت یا وفاداری به همسر)
  • آپاریگراها (عدم تعلق)

عهد های پنج گانه افکار و رفتار فرد را هدایت می کند زیرا اعتقاد بر این است که همانطور که فرد فکر می کند، چنین خواهد کرد. بنابراین، صرفاً خودداری از خشونت یا دروغ یا دزدی کافی نیست. حتی نباید به چنین چیزهایی فکر کرد. اگر فردی به این نظم پایبند باشد، از چرخه سامسارا می گریزد و به رهایی می رسد. وقتی کسی این کار را انجام داد، تبدیل به یک تیرتانکارا می‌شود، یک «فوردساز» (مانند کسی که یک جاده یا پل روی رودخانه می‌سازد) که می‌تواند به دیگران نشان دهد چگونه با رهایی از میل و رهایی خود از جهل، و امتناع از وسوسه های دنیا از جریان‌های زندگی عبور کنند. در جینیسم، رنج ناشی از ناآگاهی از ذات حقیقت است و رهایی از طریق بیداری روحی و سپس زندگی با حقیقتی که شخص دریافته است حاصل می شود.

توسعه دین ماهاویرا در واکنش به یک جنبش عمومی در هند در قرن های پنجم و چهارم پیش از میلاد بود که اصلاحات مذهبی در واکنش به هندوئیسم، که آن  زمان دین غالب بود و  برخی از متفکران احساس می کردند از روحیات و نیاز جسمی مردم بی اطلاع است. علاوه بر جینیسم، بسیاری از فلسفه‌ها یا نظام‌های دینی دیگر در این زمان توسعه یافتند (از جمله چارواکا و بودیسم) که برای مدتی شکوفا شدند رشد کرد و از بین رفت. جینیسم توانست از طریق حمایت سلطنتی قدرت های سیاسی مانند امپراتوری موریا (۳۲۲-۱۸۵ ق.م) زنده بماند و طرفدارانی را جذب کند، بعدها از آزار و اذیت حاکمان مختلف مسلمان از قرن های ۱۲ تا ۱۶ میلادی جان سالم به در برد و همچنین در برابر تلاش های مبلغان مسیحی مقاومت کرد. قرن نوزدهم پس از میلاد به عنوان یک ایمان پر جنب و جوش تا به امروز ادامه یابد.

خاستگاه و توسعه

بر اساس اعتقاد جین، ماهاویرا بنیانگذار این دین نبود، بلکه یکی دیگر از صف طولانی حکیمان روشن‌اندیش بود که به ماهیت واقعی واقعیت و روح پی بردند.

سیستم اعتقادی که در نهایت به هندوئیسم تبدیل شد (به طرفداران به عنوان Sanatan Dharma، “نظم ابدی” شناخته می شود) زمانی قبل از هزاره سوم قبل از میلاد به دره سند رسید،یعنی زمانی که ائتلافی از قبایل آریایی از آسیای مرکزی به منطقه مهاجرت کردند. آریایی به طبقه ای از مردم اطلاق می شود نه یک ملیت و به معنای «آزاد» یا «نجیب» بود. این اصطلاح تا قرن ۱۹ و ۲۰ پس از میلاد هیچ ارتباطی با قفقازی ها نداشت و ادعاهای مربوط به “هجوم آریایی ها” باستانی به مردمان پوست روشن مدت هاست که بی اعتبار شده است. این آریایی ها زبان سانسکریت را با خود آوردند و پس از همسان سازی با مردم بومی، این زبان به متون مقدس آنها، وداها، تبدیل شد که هندوئیسم را آگاه می کند.

نسخه اولیه هندوئیسم برهمنیسم بود که ادعا می کرد جهان و دنیا بر اساس قوانین ابدی عمل می کنند که توسط موجودی به نام برهمن به حرکت در می آید که نه تنها باعث می شود همه چیز همانطور که هست عمل می کند بلکه خود واقعیت مطلق است. این واقعیت – کائنات – حقایق خاصی را “بیان” می کند که در نهایت توسط حکیمان باستان “شنیده” شده و به زبان سانسکریت نوشته شده و به ودا تبدیل شده است و در زمانی بین سالهای ۱۵۰۰ – ۵۰۰ قبل از میلاد مسیح بیان شده است. وداها توسط کشیشان هندو خوانده می‌شد که آنها را برای مردم تفسیر می‌کردند، اما اکثریت نمی‌توانستند زبان سانسکریت را بفهمند و این عمل – و مشکل درک شده – باعث ایجاد جنبش اصلاح دینی شد.

نظام های اعتقادی فلسفی/مذهبی که حاصل شد به دو دسته تقسیم می شوند:

  • آستیکا («وجود دارد») که وداها را به عنوان بالاترین مقام معنوی پذیرفت
  • ناستیکا («وجود ندارد») که اقتدار وداها و کشیشان هندو را رد می کرد.

سه مکتب ناستیکا که از این دوره به رشد خود ادامه دادند عبارتند از چارواکا، بودیسم و جینیسم. جینیسم توسط واردهمانا زاهد روحانی که به ماهاویرا («قهرمان بزرگ») معروف شد، حمایت شد، اما وقایع زندگی او، جدای از این، کمتر شناخته شده است. محل تولد، حوزه نفوذ و محل مرگ او مورد مناقشه است. گفته می شود که او فرزند پدر و مادری مرفه بزرگ شد که در سن ۲۸ یا ۳۰ سالگی از دنیا رفتند و در آن زمان از مال و اموال خود چشم پوشی کرد و تا دوازده سال آینده به عنوان یک زاهد زندگی کرد. پس از پی بردن به ماهیت واقعی روح و رسیدن به علم مطلق (kevalajnana) او به عنوان یک فاتح معنوی (Jina) وتیرتانکارا( tirthankara )شناخته شد و پس از آن شروع به موعظه رؤیای جین کرد.

واردهامانا ماهاویرا
واردهامانا ماهاویرا

با این حال، طبق اعتقاد جین، ماهاویرا بنیان‌گذار دین نبود، بلکه یکی دیگر از صف طولانی حکیمان روشن‌بینی بود که جهل خود را کنار گذاشته بودند و به ماهیت واقعی واقعیت و روح پی برده بودند. گفته می شود که احکام جینیسم ابدی هستند. آنها هرگز توسط هیچ فرد فانی آغاز نشدند، بلکه فقط توسط ۲۴ حکیم روشن بین “دریافت” شدند که آنها را به دیگران منتقل کردند. همانطور که اشاره شد، این همان ادعای هندوها در مورد وداها است. نظرات طولانی محقق جفری دی.

شاید هر دو سنت به طور همزمان و به طور وابسته به یکدیگر ظهور کرده و از نقاط مبدأ متمرکز در مناطق مختلف شبه قاره، از طریق فرآیند گفتگو و دگرگونی و ترکیب متقابل که تا به امروز ادامه دارد، آغاز شده است. (جینیسم، ۵۶)

اگرچه معمولاً تصور می شود که جینیسم از هندوئیسم ایجاد شده است، این ادعا توسط خود جین ها رد شده است، اگرچه هندوها و علمای مختلف دین آن را تأیید می کنند.

باورها

جینیسم معتقد است که همه موجودات زنده توسط یک روح جاودانه که در چرخه تولد دوباره و مرگ ناشی از ماده کارمایی که از طریق اعمال گذشته فرد انباشته شده است، متحرک می شوند. حالت روحانی اولیه فرد این ماده کارمایی را به همان روشی که قفسه کتاب گرد و غبار جمع می کند جذب می کند. هنگامی که ماده به روح متصل می شود، شخص پس از تجسم روی چرخ سامسارا به تجسم ملزم می شود که شخص را نسبت به ماهیت واقعی روح و واقعیت کور می کند. محقق جان ام. کولر در مورد دید جین از روح اظهار نظر می کند:

جوهره روح (جیوا) زندگی است و ویژگی های اصلی آن ادراک، دانش، سعادت و انرژی است. در حالت پاکی که با ماده همراه نیست علمش دانای کل و سعادتش پاک و انرژیش نامحدود است. اما ماده ای که روح را مجسم می کند، سعادت او را نجس می کند، مانع علم او می شود و انرژی آن را محدود می کند. به همین دلیل است که ماده به مثابه قیدی که روح را می بندد دیده می شود. کلمه ماده پودگالا (انرژی جرم) از “پوم” به معنای “به هم آمدن” و “گالا” به معنای “از هم جدا شدن” مشتق شده است و مفهوم جین را از ماده به عنوان چیزی که از تجمع اتم ها تشکیل می شود و توسط آن از بین می رود آشکار می کند. تفکیک آنها ماده هم به جرم اشیا اشاره دارد و هم به نیروهای انرژی که این جرم را می سازند و آن را در اشکال متنوع آن تشکیل می دهد و دوباره می سازند. کلمه “کارما” به معنای “ساختن” است و در جینیسم به ساختن و بازسازی ماده کارمایی که روح را تجسم می بخشد اشاره دارد … این دیدگاه از کارما به عنوان یک نیروی مادی، دیدگاه جین را از سایر دیدگاه های هندی که فقط یک نیروی روانی یا متافیزیکی است متمایز می کند. (۳۳)

در آیین هندو و بودیسم، کارما به عنوان کنش در نظر گرفته می‌شود – که یا رهایی را تشویق می‌کند یا یکی را بیشتر به سامسارا پیوند می‌دهد – در حالی که در آیین جین تابعی طبیعی از تعامل روح با واقعیت است. روح دوباره مانند غباری که شیء را پوشانده است تار می شود، نمی تواند ماهیت واقعی آن را بشناسد و از طریق این نادانی، توهم زندگی را به جای واقعیت آن می پذیرد و خود را به رنج و مرگ محکوم می کند.

یکی از جنبه‌های جالب این دین، تأکید بر محدودیت‌های دیدگاه و ناتوانی فرد در بیان یک حقیقت کاملاً عینی است.

یکی از جنبه‌های جالب ایمان – که چارواکا نیز دارد – تأکید بر محدودیت‌های دیدگاه و بنابراین ناتوانی فرد در بیان یک حقیقت کاملاً عینی است. جین ها از تمثیل فیل و پنج مرد کور برای نشان دادن این مشکل استفاده می کنند. هر یک از مردان نابینا که توسط پادشاه احضار می شوند تا فیلی را تعریف کنند که در مقابل آنها ایستاده است، قسمت های مختلف حیوان را لمس می کنند و به نتیجه می رسند. برای کسی که گوش هایش را لمس می کند، فیل یک بادبزن بزرگ است. برای دیگری که پایی را لمس می کند، ستون محکم است. به دیگری که بدنش را لمس کند، دیوار است و غیره. هر انسان نابینا با دیدگاه و تفسیر فردی محدود می شود، مانند هر انسانی که به دلیل محدودیت‌هایی نمی تواند در رویاهای خود از ارزش‌های ذهنی، نادانی و توهم درک درستی داشته باشد.

برای بیدار شدن و رهایی از ماده، باید پنج عهد را بپذیرد و سپس به اعمالی که از آن سرچشمه می‌گیرد، عمل کند. این اقدامات فرد را در مسیری ۱۴ مرحله ای از جهل و اسارت به سوی روشنگری و آزادی سوق می دهد.

کتاب مقدس، فرقه ها، و اعمال

این مسیر توسط متون مقدس جین – آگاماها و به گفته برخی، پورواس – پیشنهاد شده است که از کیهان “شنیده شده” و به صورت شفاهی از نسلی به نسل توسط تیرتانکاراها منتقل شده است. علاوه بر تاتوارتا سوترا (تألیف سده‌های دوم تا پنجم میلادی) متون مقدس دیگری نیز وجود دارد که توسط همه جین‌ها پذیرفته نشده‌اند، مانند اوپانگا، چداسوترا، مولاسوترا، پراکیناسوترا، و کولیکاسوترا که توسط سنت شفاهی تا و بعد ها مکتوب، منتقل شده‌اند.

مشکل انتقال شفاهی این است که اگر کسانی که دانش یک متن را در ذهن خود حمل می کنند قبل از انتقال آن دانش به دیگران یا پس از انتقال جزئی آن بمیرند، آن دانش برای همیشه از بین می رود. این بی شباهت به وضعیتی نیست که در آن هر نسخه از یک کتاب خاص از بین می‌رود. به نظر می‌رسد این وضعیت جامعه اولیه جین بوده است و دلیلی که در نهایت تصمیم گرفته شد سنت متنی آنها را به شکل مکتوب درآورد [در آن زمان. از چاندراگوپتا، ر. ج ۳۲۱ – ج. ۲۹۷ قبل از میلاد، از امپراتوری موریان]. (جینیسم، ۶۴)

جین ها به دو فرقه اصلی تقسیم می شوند (اگرچه فرقه های دیگری نیز وجود دارند)، دیگامبارا (“آسمان پوش”) و سوتامبارا (“سفید پوش”) که دیدگاه های دینی آنها به طور قابل توجهی از این نظر متفاوت است که دیگامبارا ارتدوکس تر است. قانون معتبرسوتامبارا(Svetambara)از کتاب مقدس، معتقد است که تنها مردان می توانند به رهایی دست یابند و زنان باید منتظر بمانند تا به عنوان یک مرد به این کار تجسم پیدا کنند و راهبان آنها برهنه شوند و حتی نیاز به لباس مطابق با سنت مااویرا و او را رد کنند. ۱۱ شاگرد اول هیچ چیزی نداشتند و چیزی نمی پوشیدند. روحانیون معتبرسوتامبارا لباس سفید و بدون درز می پوشند، معتقدند که اکثر متون مقدس اصلی را که توسط مهاویرا(Mahavira)منتقل شده حفظ کرده اند، و تشخیص می دهند که زنان می توانند مانند مردان به رهایی دست یابند.

سر یک تیرتانکارا(Tirthankara) جین
سر یک تیرتانکارا(Tirthankara) جین

این رهایی، همانطور که اشاره شد، در ۱۴ مرحله حاصل می شود که بر اساس کتاب مقدس و پنج نذر است:

     مرحله ۱: روح در تاریکی از بین می رود، از ماهیت واقعی خود بی خبر است و برده هوس ها و وهم است.

     مرحله ۲: روح یک نگاه اجمالی به حقیقت می‌بیند اما آنقدر در توهم فرو می‌رود که نمی‌تواند آن را حفظ کند.

     مرحله ۳: روح اسارت خود را می شناسد و سعی می کند آزاد شود، اما همچنان به وابستگی ها و توهمات وابسته است و به عقب به مرحله ۱ سقوط می کند.

     مرحله ۴: روح، با شناخت اسارت خود، مشتاق رهایی دوباره است، اما به جای از بین بردن، وابستگی های خود را سرکوب می کند و بنابراین محدود می ماند.

     مرحله ۵: روح درخششی از روشنایی دارد و می فهمد که باید پنج عهد را بپذیرد و به آنها پایبند باشد تا خود را از اسارت رها کند.

     مرحله ۶: روح می تواند از طریق نظم و انضباط پنج نذر، وابستگی ها و علایق خود را تا حدی مهار کند.

     مرحله ۷: روح بر بی حالی روحی غلبه می کند و با مراقبه و رعایت پنج عهد تقویت می شود. خودآگاهی و همچنین بینشی بزرگتر از ماهیت خود روح و واقعیت رشد می کند.

     مرحله ۸: کارمای آسیب زا کنار گذاشته می شود، خودکنترلی کامل می شود و درک عمیق تری به دست می آید.

     مرحله ۹: بدهی های کارمایی بیشتری از طریق زندگی آگاهانه حذف می شود و بینش معنوی بیشتری به دست می آید.

     مرحله ۱۰: در این مرحله، فرد وابستگی ها را تقریباً به طور کامل حذف کرده است، اما همچنان به مفهوم بدن-به عنوان-خود-خود وابسته است. این به عنوان “طمع بدن” درک می شود، که برای پیشرفت باید بر آن غلبه کرد.

     مرحله ۱۱: در اینجا، شخص روی حذف یکسانی خود با بدن و رها کردن سایر وابستگی ها کار می کند. انسان ماهیت گذرای آن افراد و اشیایی را که به آنها وابسته است می شناسد و آنها را رها می کند.

     مرحله ۱۲: همه هوس های مولد کارما در این مرحله از بین رفته اند، از جمله دلبستگی فرد به بدن.

     مرحله ۱۳: شخص با شناخت کامل ماهیت واقعیت و روح، برای کناره گیری از تمام فعالیت هایی که ممکن است منجر به ایجاد احساسات کارما و عقب نشینی به مرحله اولیه شود، به مراقبه عمیق می پردازد.

     مرحله ۱۴: با نزدیک شدن به مرگ، از تمام بدهی های کارمایی رها می شود و رهایی موکشا، درک کامل، خرد و آزادی کامل از اسارت را تجربه می کند. روح آزاد می شود و دیگر هرگز در سطح زمینی مجسم نخواهد شد تا رنج و مرگ را تجربه کند.

برای برخی از افراد، مانند تیرتانکاراها، مرحله ۱۴ خیلی قبل از مرگ (زمانی که به نیروانا می رسند، رهایی می یابند) می رسند و به عنوان فاتحان معنوی (آنها کاملاً بر خود مسلط شده اند) و “سازندگان فورد” که سپس به دیگران یاد می دهند چگونه این کار را انجام دهند، می رسند. آنها انجام داده اند. کلید این تسلط ترکیبی از ایمان، دانش و عمل معروف به راتناترایا یا سه جواهر:

  • ایمان واقعی
  • دانش درست
  • رفتار خالص

ایمان واقعی، البته، اعتقاد به اعتبار بینش جین است. علم صحیح، درک ماهیت بالفعل روح و واقعیت است. رفتار خالص به دو مورد اول صادقانه عمل می کند. این شامل احترام به همه موجودات زنده و جهان طبیعی است که گیاهخواری جین را آگاه می کند. جین ها، به خصوص رهبان جین، به آرامی مسیر را پیش روی خود جارو می کنند تا ناخواسته روی حشره ای پا نگذارند و برای جلوگیری از استنشاق ماسک صورت می زنند تا حتی کوچکترین موجود زنده از آنها آسیب نبیند. احترام عمیق به طبیعت و زندگی همه موجودات جاندار و بی جان و جنبه های زندگی جزء لاینفک بینش جین است.

نماد جین

این چشم انداز در نماد جین تصویر شکل کوزه ای شکل با یک نقطه در بالا، سه نقطه در زیر، سواستیکا و حمسا (کف دست برافراشته) با ماندالا در مرکز و کتیبه نشان داده شده است. این نماد باستانی نیست، اما در سال ۱۹۷۴ پس از میلاد، در ۲۵۰۰ سالگرد نیروانا ماهاویرا، برای نشان دادن کامل بودن سیستم اعتقادی جین ایجاد شد.

نماد جین
نماد جین

تصویر کوزه ای شکل نشان دهنده جهان است، نقطه در بالا نماد رهایی از اسارت، سه نقطه زیر نشان دهنده سه جواهر، صلیب شکسته – نماد باستانی دگرگونی قبل از تصاحب آن توسط حزب نازی آلمان در قرن ۲۰ میلادی. – نماد چهار حالت هستی است: ارواح بهشتی، انسان، ارواح اهریمنی، و ارواح مافوق بشری مانند گیاهان و حشرات، همه روی چرخ سامسارا.

سواستیکا همچنین به عنوان نشان دهنده شخصیت واقعی روح تفسیر شده است: انرژی بی حد و حصر، شادی بی حد و حصر، دانش بی حد و حصر، و ادراک و بینش بی حد و حصر. تصویر خمسه(hamsa) نمادی از شجاعت و تعهد عدم خشونت است و ماندالا سمسارا را نشان می دهد در حالی که کتیبه در کف دست به صورت “ارواح به یکدیگر خدمت می کنند” یا “زندگی با حمایت متقابل و وابستگی متقابل می پیوندد” ترجمه شده است. جین ها بر این باورند که تمام زندگی مقدس است و هر جنبه ای از جهان طبیعی سزاوار احترام، عشق و پرورش است.

نتیجه

سنت جین معتقد است که چاندراگوپتا مائوریا شاگرد حکیم بهادراباهو (۱. حدود ۳۶۷ – حدود ۲۹۸ پیش از میلاد) شد، که آخرین راهبی بود که دانش شفاهی کامل از متون مقدس را قبل از نوشتن آنها حفظ کرد. چاندراگوپتا به افتخار بهادراباهو از جینیسم حمایت کرد و به تثبیت این دین کمک کرد، درست همانطور که نوه اش، آشوکا کبیر (ح. ۲۶۸-۲۳۲ BE) برای بودیسم انجام می داد. پادشاهان هندو بعدی از جینیسم حمایت کردند، حتی معابد را راه اندازی کردند، و سیذارتا گوتاما، بودا (حدود ۵۶۳-۴۸۳ پ.

بین قرن‌های ۱۲ تا ۱۶ میلادی، جین‌ها توسط مسلمانان مهاجم مورد آزار و اذیت قرار گرفتند که معابد آنها را ویران کردند یا آنها را به مسجد تبدیل کردند و راهبان جین را به قتل رساندند. حتی ارزش دیرینه عدم خشونت جین در مواردی که باید از خود، خانواده یا مکان مقدس در برابر حملات مسلمانان دفاع می کرد، به حالت تعلیق درآمد. در قرن نوزدهم پس از میلاد مسیح، مبلغان بریتانیایی جینیسم را به عنوان فرقه‌ای از هندوئیسم تفسیر کردند (که باعث این ادعا شد که امروزه نیز تکرار می‌شود، که جینیسم از هندوئیسم توسعه یافته است) و تلاش کردند تا با بقیه جمعیت جین‌ها را تغییر دهند، بدون اینکه موفقیت زیادی کسب کنند.

جینیسم از هر دوی این تلاش ها برای ریشه کنی جان سالم به در برد و در هند به رشد خود ادامه داد و در نهایت به کشورهای دیگر در سراسر جهان گسترش یافت. اگرچه اکثر جین ها هنوز در هند زندگی می کنند، حدود ۵ میلیون پیرو در سراسر جهان از استرالیا گرفته تا اروپا، ژاپن و ایالات متحده وجود دارد. بسیاری از معابد معروف جین هنوز در هند یافت می شوند مانند معبد راناکپو یا معبد دیلوارا در راجستان یا معبد بزرگ گوماتشوارا در کارناتاکا – که دارای بزرگترین مجسمه یکپارچه جهان است – یا معبد هانومانتال در جبالپور، جایی که جشن تولد ماهاویرا هر سال راه اندازی می شود. جین ها در مراسم عبادت منظم، تیرتانکارا یا آچاریا (یکی از پنج دیو عالی و تجسم یافته، بنیانگذار یک رهبانی) را گرامی می دارند و یکدیگر را در ایمان تشویق می کنند.

بسیاری از معابد هند به دلیل انجمن‌های مختلف، مکان‌های زیارتی معروفی برای جینیان هستند، اما معابد در سایر نقاط جهان نیز عملکرد مهمی دارند. مرکز جین آمریکا، در کوئینز، نیویورک، معبدهای ماهاویر و آدینات را در خود جای داده است و یک نقطه کانونی برای عبادت برای جامعه محلی جین است. از طریق این سایت‌ها و سایر سایت‌ها، جینیسم به دیدگاه خود مبنی بر عدم خشونت، انضباط شخصی و احترام به همه موجودات زنده در روزگار کنونی، درست مانند گذشته باستان، ادامه می‌دهد.

مترجم: زهرا طاهری

منبع worldhistory
عضویت
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد درون خطی
دیدن تمامی دیدگاه ها