پادشاه گوانگتو کبیر
پادشاه گوانگتو کبیر نوزدهمین امپراطور گوگوریو؛ شمالی ترین پادشاهی کره بود.وی در سال ۳۷۴ به دنیا آمد.معنی لقبی که پس از مرگ به وی نسبت داده شد به صورت تحت الفظی “بسیار بزرگترین امپراطور؛گسترده کننده سرزمین؛آوردنده صلح و امنیت و دفن شده در گوک گانگ سانگ” می باشد. تحت هدایت گوانگ گتو کبیر گوگوریو بار دیگر و همانگونه که پیشتر و در قرن دوم میلادی بود؛ به یک قدرت بزرگ در شمال شرقی آسیا تبدیل شد.
بسیاری معتقدند اتحاد حقیقی و درست سه امپراطوری باید تحت رهبری گوگوریو محقق می شد.امروزه پادشاه گوانگتو به عنوان یکی از بزرگترین قهرمانان تاریخی و به عنوان یکی از دو پادشاهی (به همراه پادشاه سجونگ)که لقب بزرگ را بعد از اسم خود دریافت کرد؛ مورد احترام کره ای ها هست.میراث وی افزایش یک باره ی وسعت گوگوریو در طول پادشاهی خود بود که باعث اعتماد به نفس ؛ امیدواری و قدرت مردمش شد.
مقدمه(شکست گوگوریو از باکجه):
در زمان تولد گوانگتو گوگوریو به مانند گذشته قدرتمند نبود.دقیقا قبل از تولد وی پادشاه باکجه(گیون چوگو)کاملا گوگوریو را شکست داد و دومین دژ بزرگ آن(پیونگ یانگ) را تسخیر کرد و پادشاه گوگوریو(گوگا کوان)را کشت.
پادشاه سوساریم که جایگزین گوگا کوان شده بود (بعد از کشته شدن وی در سال۳۷۱)سیاست خارجی انزوا طلبانه ای را برای بازسازی کشور که دراثر تهاجم باکجه در سال ۳۷۱ ضعیف شده بود؛ در پیش گرفت.گوگا کیانک که جایگزین سوساریم شده بود؛ سیاست مشابه را در پیش گرفت و ترجیح داد تا به بازسازی و تجهیز دوباره نیروهای گوگوریو بپردازد.بعد از شکست گوگوریو در سال ۳۷۱؛ باکجه به قدرت برتر در شرق اسیا تبدیل شد زیرا منطقه اثرگذاریش تنها به شبه جزیره کره محدود نبود.نیروهای باکجه زیر نظر پادشاه گیون چوگو برای حفط برتری خود بر گوگوریو و سلسله های شمالی چینی که بر اثر جنگ های روزافزون به علت سقوط سلسله هان در سال ۲۲۰ به همراه تهاجم های قبایل خارجی در مناطق ژیونگ نو و ژیان بی به وجود آمده بودند؛ چندین منطقه ساحلی چین را تصرف کردند.
باکجه و گیون چوگو همچنین روابط خوب و پایداری با بخش هایی از ژاپن داشتند بنابراین گوگوریو توسط نیروهای قدرتمند باکجه از شمال و غرب محاصره شد.در این حال عدم درگیری با باکجه بسیار مطلوب بود در حالی که همزمان اماده سازی برای روابط سازنده با دو سلسله چینی در جهت دفاع از خود در برابر تهاجم های آینده و حتی احتمال نابودی سرزمین خود ضروری به نظر می رسید.
گوگوریو در زمان پادشاهی گوانگتو:
بازسازی بخش های نظامی:
گوانگتو زمانی که پدرش پادشاه گوگساکیانگ در سال ۳۹۱ فوت کرد؛ پادشاه شد.گوانگ گتو بعضا مخفف “هوته وانگ” یا “ته وانگ” می باشد.او در طی سلطنتش با عنوان امپراطور یئونگ ناک بزرگ(شادمانی جاویدان)نامیده می شد.او دوران سلطنتش را با بازسازی و تقویت واحدهای سواره نظام و ناوگان دریایی آغاز کرد.آنها سال بعد(۳۹۲) بر علیه باکجه اقدام کردند.
پس گرفتن سرزمین های باکجه:در سال ۳۹۲؛ با رهبری خود گوانگ گتو، گوگوریو با ۵۰ هزار زره پوش به باکجه حمله کرد و ده شهر محصور را در طول مرز مشترک بین دو کشور تصرف کرد.این حمله “آسین” پادشاه باکجه را عصبانی کرد و وی برای یک ضد حمله بر علیه گوانگ گتو برنامه ریزی کرد اما وی زمانی که گوگوریو نیروهای تهاجمی او را در سال ۳۹۳ شکست داد؛ قید نقشه خود را زد.پادشاه آسین مجددا در سال ۳۹۴ به گوگوریو حمله کرد و مجددا شکست خورد.بعد از چندین شکست سنگین ؛باکجه شروع به فروپاشی سیاسی کرد و توانایی آسین به عنوان یک رهبر مورد تردید قرار گرفت.آسین مجددا در سال ۳۹۵ به گوگوریو باخت و وی سرانجام تا پشت رودخانه هان عقب رانده شد.آن زمان پایتخت باکجه در قسمت شمالی شهر سئول کنونی قرار داشت. سال بعد گوانگ گتو ناوگان عظیم خود را جهت حمله به ویریه سئونگ(محلی در نزدیکی پایتخت باکجه)از طریق رودخانه و دریا هدایت کرد.آسین که انتظار حمله زمینی را داشت؛ با محافظانش در تله افتاد.نیروهای گوانگ گتو حدود ۵۸ دژ تحت کنترل باکجه را سوزاندند و نیروهای پادشاه آسین را شکست دادند.
آسین به گوانگ گتو تسلیم شد و حتی حاضر شد برادر خود را به عنوان زندانی بخاطر شرایط پیش آمده و باقی ماندن در قدرت به گوگوریو تحویل دهد.گوانگ گتو سرانجام برتری خود را بر رقیب دیرین گوگوریو در شبه جزیره کره به دست آورد.
پیروزی بر شمال:
در سال ۳۹۵ در طی نبرد با باکجه؛ پادشاه خودش نیروها را در جهات حمله و غلبه بر بیریو(ملت کوچکی که در مرکز منچوری سکونت داشتند)هدایت کرد.ناحیه دقیق ان مشخص نیست اما این ملت از رودخانه سونگهوا دور نبودند.در سال ۴۰۰ حکومت یان که به وسیله طایفه مارونگ در منطقه لیائونینگ کنونی تاسیس شده بود به گوگوریو حمله کرد.گوانگ گتو به سرعت پاسخ داد و اکثر مناطق تصرف شده به وسیله ژیانگ بی را پس گرفت و بسیاری ار انان را از گوگوریو بیرون راند. سپس در سال ۴۰۲ او تصمیم گرفت بخاطر محافظت از امپراطوری اش در برابر خطرات آینده به حکومت یان حمله کند. در همان سال گوانگ گتو ژیانگ بی را شکست داد و چندین دژ مرزی آنها را تصرف کرد.در سال ۴۰۴ او به لیائودونگ حمله کرد و تمام شبه جزیره لیائودونگ را تصرف کرد. ژیانگ بی با تنبلی به نیروهای گوگوریو تماشا نکرد تا سرزمینشان را تصرف کنند.در سال ۴۰۵ نیروهایی از حکومت یان از رودخانه لیائو عبور کرده و به گوگوریو حمله کردند اما به وسیله ی گوانگ گتو شکست خوردند.مارونگ های ژیانگ بی بار دیگر به گوگوریو حمله کردند اما بار دیگر پادشاه گوگوریو توانست حمله آنان را دفع کند.گوانگ گتو همچنین چندین نبرد را بر علیه ژیانگ بی و قبایل خیتان در مغولستان داخلی هدایت کرد که موجب شد آنها را تحت کنترل خود درآورد.در سال ۴۰۸ پادشاه یک نماینده صلح نزد گائو یون که آن زمان امپراطور منطقه یان بود؛ برای توافق بین دو سلسله فرستاد زیرا گائو یون از دربار سلطنتی گوگوریو تمکین کرده بود.کنترل گوگوریو بر منطقه لیائونینگ تا زمانی که سلسله تانگ در جنگ با گوگوریو در اواخر قرن ششم این منطقه را تصرف کرد به قوت خود باقی ماند.در سال ۴۱۰،گوانگ گتو غلبه خود را بر منطقه بویو شروع کرد.منطقه بویو رقیب همسانی در برابر واحد زرهی بزرگ گوگوریو نبود و چندین شکست را متحمل شد و سرانجام پس از آنگه گوانگ گتو ۶۴ شهر محصور و بیش از ۱۴۰۰ روستای آنها را تصرف کرد؛ تسلیم گوگوریو شدند.گوانگ گتو همچنین به چندین قبیله از قبایل ماگال و آینو در شمال هم حمله کرد و آنها را تحت تسلط خود درآورد.
نبردهای جنوب شرقی:
در سال ۴۰۰ میلادی شیلا(یکی دیگر از پادشاهی های کره که در جنوب شرقی شبه جزیره کره قرار داشت) کمک گوگوریو را برای شکست ائتلاف ارتش ژاپن؛پادشاهی باکجه در غرب شبه جزیره و کشور گایا( در جنوب غربی شبه جزیره) خواستار شد.در همان حال پادشاه گوانگتو با پنجاه هزار سرباز به درخواست آنها پاسخ داد و واحدهای سواره نظام گایا و ژاپن را شکست داد و هر دو کشور گایا و ژاپن را فرمانبردار خود ساخت.او پادشاه “سیل سئونگ” را به شیلا برگرداند تا روابط صلح امیز خود با انها را ثابت کند.در حالی که گوانگ گتو به غلبه بر شمال ادامه می داد اما نیروهای گوگوریو در شیلا ماندند و به تاثیرگذاری بر آن ادامه دادند.
مرگ و میراث:
پادشاه گوانگتو در سال ۴۱۳ به علت بیماری در سن ۳۹ سالگی درگذشت.اگرچه گوانگ گتو فقط ۲۲ سال حکمرانی کرد و نسبتا جوان فوت کرد ؛ اما گفته می شود پیروزی های وی حد نهایی تاریخ کره را مشخص می کند. به جز دوره ای دویست ساله که با پسر و جایگرین وی (پادشاه جانگسو)آغاز می شود و پادشاهی بالهه؛کره هرگز تاکنون سرزمین عظیمی به این بزرگی نداشته است.مدرکی وجود دارد که بیشینه گستردگی گوگوریو حتی از غرب فراتر رفته و به مغولستان کنونی رسیده و هم مرز با روران و گوک ترک ها شده است.گوانگ گتو همچنین به خاطر ایجاد عناوینی که برای اولین بار در تاریخ کره ثبت شده است؛ معروف است.آنها نمادهای تعالی بخش پادشاهان گوگوریو بودند که معادل آن در همتایان چینی آنها نیز وجود داشت..بعد از فوت پادشاه گوانگ گتو؛ گوگوریو تمامی مناطق بین رودخانه های آمور و هان را در اختیار داشت(دو سوم از کره امروزی؛منچوری؛ بخش هایی از مناطق ساحلی روسیه و مغولستان داخلی).بعلاوه در سال ۳۹۹ شیلا از گوگوریو تقاضا کرد تا در برابر حمله باکجه از آنها محافظت کند.گوانگ گتو پایتخت باکجه که در سئول امروزی قرار داشت را تصرف کرد و باکجه را به تابعیت خود درآورد.
امروزه پادشاه گوانگ گتو کبیر یکی از دو پادشاه کره ای است که به وی لقب کبیر بعد از نامش داده شده است(پادشاه دیگر سجونگ است که الفبای کره ای را اختراع کرد).او به عنوان یکی از بزرگترین قهرمانان تاریخ کره مورد احترام کره ای ها می باشد و اغلب نمادی از ملی گرایی کره ای ها در آسیا محسوب می شود.اخیرا جمهوری خلق چین با طرح برنامه ای سعی کرد تا ادعا کند که گوگوریو بخشی از تاریخ آنهاست که با مخالفت عمومی کره ای ها مواجه شد.فضایل گوانگ گتو در ستون سنگی یادبود وی که در مکانی واقع در مقبره وی در جیان که در خط مرزی چین و کره شمالی قرار دارد؛ ثبت شده است.ستون سنگی یادبود وی یک ستون عظیم شش متری است که توسط پسر گوانگ گتو(پادشاه جانگ سو) در سال ۴۱۴ ساخته شده و توسط یک استاد چینی در سال ۱۸۷۵ در منچوری دوباره کشف شد.آن بزرگترین ستون سنگی حکاکی شده در جهان است.اگرچه این ستون سنگی به ما اطلاعات زیادی در مورد دوران سلطنت وی می دهد اما آن باعث مشاجرات تاریخی شده است زیرا در متن آن چندین مرجع شامل ژاپن می شود.بعضی حروف ها در متن واضح نیست که باعث تفسیرهای چندگانه از متن می شود.
تفسیرهایی که به ژاپن برمی گردد می تواند مانند موارد زیر خوانده شود:۱-در سال ۳۹۱ ژاپن از دریا عبور کرد؛ باکجه و شیلا را شکست داد و آنها را زیر سلطه خود درآورد.۲- سال ۳۹۹ ائتلافی از ارتش باکجه و ژاپن به شیلا حمله کردند و شیلا از گوگوریو تقاضای کمک کرد.۳- در سال ۴۰۰ گوگوریو ژاپنی ها را از شیلا به سمت جنوب کره بیرون راند۴- در سال ۴۰۴ ژاپن نبرد را در جنوب للانگ(پیونگ یانگ) به گوگوریو واگذار کرد.اساتید کره ای این تفسیر را مورد بحث قرار داده و احتمال حضور ژاپن را در شبه جزیره کره در قرن چهارم رد می کنند.به عنوان مثال تاریخ نوشته شده در مورد هر دو پادشاهی شیلا و باکجه اشاره ای به کنترل ژاپن بر هیچ یک از مناطق شبه جزیره کره در در سال ۳۹۱ نکرده است.به عبارت دیگر در تاریخ باکجه میخوانیم که ژاپن از دستور پادشاه باکجه اطاعت می کرد.برخی از اساتید کره ای ادعا می کنند که ارتش ژاپن به عمد ستون یادبود گوانگ گتو را تغییر داد تا توجیهی تاریخی برای اشغال بعدی کره فراهم کند.
اساتید کره ای معتقدند که این قطعه باید به شکل زیر تفسیر شود:در سال ۳۹۱ گوگوریو از دریا عبور کرد و باکجه و شیلا را شکست داد و آنها را مطیع خود ساخت.تفسیر دیگری از این قطعه در مورد سال ۳۹۱ نشان می دهد که حضور ژاپنی ها در کره به معنای پیروزی نبوده بلکه در پوشش سربازان نظامی در خدمت باکجه بودند.گوگوریو استفاده باکجه از نظامیان ژاپنی را محترم نمی شمرد و اظهار می کرد که باکجه تحت کنترل ژاپن است زیرا باکجه آنقدر قوی نیست که بدون کمک ژاپنی ها روی پای خود بایستد.
عالی بود لذت بردم.همیشه در کارتون موفق باشید
سریال شاه گوانگائتو کبیر یکی از بهترین سریالای تاریخی کره ایه که به خوبی عظمت و اقتدار بزرگترین پادشاه تاریخ گوگوریو رو به تصویر میکشه.استراتژی های جنگی ، درگیری هاوجنگ های واقعی و تنوع وتعدد در تعداد جنگ ها با کشورهای مختلف باعث میشه که این فیلم چندین برابر جذاب تر از امثال جومونگ وسرزمین بادها باشه.من خودم دو بار این سریال ۹۲ قسمتی رو کامل دیدم و اگر طرفدار سریالای جنگی کره ای هستین من بهتر از شاه گوانگائتو کبیر سراغ ندارم
من تازه قسمت ششم هستم.دقیقا همین طور که شما گفتید حتی از جومونگ هم قشنگ تره.حتی تصمیم گرفتیم که مجددا این سریال رو تماشا کنیم.به جرئت می تونم بگم این سریال و سریال دائه جویونگ بهترین سریال تاریخی در کل دنیاست.
سریال قشنگی هستش ولی بعضی چیزهاش دروغ و بعضی هم غیر قابل باور هستش و میشد بهتر درستش کرد وقایع سریال واقعی هستن ولی اکثرا نویسنده و کارگردان با بی سلیقگی فیلم رو ساختن ، مثلا کویون که اخرش پادشاه هویان میشه اصلا پسر نخست وزیر نبوده و حتی بر ضد گوانگ گئتو هم نبوده ، کارگردان میتونست نقش کویون رو به عنوان نفوذی گوگوریو در هویان تا اخر ادامه بده چیزی که واقعا بوده . یا گروگان بودن شاهزادگان شیلا و باکجه ، برادر اسین و همچنین اون شاهزاده شیلایی که بعدا شاه شیلا میشه گروگان گوگوریو بودن و گوگوریو بود که اونگروگان شیلایی رو شاه کرد که فقط یه اشاره کوچکی در سریال بهش شده ،در کل سریال خوبی بود ولی میشد بهتر هم باشه.
سلام سریال بعداز قسمت ۵۲ نشون نمیده میشه بگین از کدوم سایت دیدین
مووی باکس رو دانلود کن بعدش بزن شاه گوانگیتوی فاتح بزرگ
خیلی ممنونم از توضیحات کامل و دقیق تون.مثل همیشه عالی هستید
پس سکانس اول قسمت سریال “شاه گوانگئوتوی کبیر” متن کتیبه ی ایشان رو بیان می کنن.وقتی گوش دادم احساس کردم یه امپراطور داره باهام حرف می زنه.
به همه پیشنهاد می کنم حتما حتما حتما این سریال رو تماشا کنن.اشک آدم رو درمیاره.
مجددا از آقای سیروس پور عزیز تشکر می کنم که از تاریخ کره مطلب می گذارید.واقعا خیلی به تاریخ این کشور علاقه دارم.الان هم بیشتر از قبل مشتاق این سریال شدم.
ممنون بابت لطفتون. سلامت باشید.
سلام.ببخشید این کشور هویان برای کدوم سلسله چین بوده؟
سلسله یان ، زیاد حکومت نکرد و حکومتش هم بر بخشی از چین بود.
بعداز اینکه گوگوریو هویان تصرف کرد و کو یون امپراطور اونجا کرد چه اتفاقی بعدش افتاد؟؟چطور دشت مرکزی دوباره تونست قدرت بگیرره؟
سریال به شدت ضعف داره مخصوصا در بکار گیری بازیگر شما ببین چند تا از بازیگرا که یکیشون تقریبا اصلی بوده(بیسو)یهو از سریال میره بیرون و چند بازیگر دیگه که همین بلا سرشون اومد،،،،دوباره یجاش میبینی یکی از بازیگرا ده قسمت نیستش و یهو بعد از ده قسمت میاد بدون هیچ دلیل و منطقی که اصلا کجا بوده چرا رفته دوباره سی قسمت اخر اصلا دیگه کوچانگ و نخست وزیز و ملکه گوگوریو اصلا نشون نمیده مگه میشه نخست وزیر یه کشور یهو محو بشه
بنظرم ته جویونگ بهترین سریال تاریخی کره ای است
نه داداش اتفاقا ته جویونگ هم نقص های بیشتری نسبت به گوآنگ گائتو هست اینکه از قسمت ۱ تا آخر کلا تو جنگ هستن و امور توی قصر زیاد به نمایش کشیده نمیشه بعد اینکه کلا مدل فیلم های تاریخی کره ای همینه که بعضی بازیگر ها تو چند تا قسمت نیستن در ضمن هیشکی دامدئوک نمیشه
یکی از بهترین سریال های کره ای است که دیدم . واقعا عالیه 👌👌
سلام وخسته نباشیدوممنون بابت توضیح مختصرومفیدتون دوستانی که عیب میزارن روسریال ببینیداین تاریخ کشورکره رونشون میده وفرهنگشون اصلااینطورهست وبامافرق داره شمانبایدانتظار اشته باشیدبرحسب فرهنگ ودیدگاهتون فیلم بسازن توحوزه شرق اسیایاهمون خاوردوراینطوری به همدیگه یادیگران فرهنگشون نشون میدن وهرکشوروکارگردانی هرفیلمی که براساس وقایع تاریخی میسازه حالایاتوش کمی تغییرات ایجادمیکنه یایکم بهش شاخ وبرگ میده حالامگه فیلمهای تاریخی خودمون ببین تمام فیلمهای تاریخی که ماساختیم تاکیدمیکنم همشون اونطورکه توتاریخ مااومده نیست یااضافه شده یاکم کردن مثل اصحاب کهف مختار.مریم مقدس.یوسف پیامبرکه دیگه نگوازتحریفاتش ببخشیداگه طول کشیدولی دوستان اگرکسی واقعافیلم خوب میخوادفیلم امپراطوروانگ گان ببینه البته من خیلی وقت پیش بازیرنویس انگلیسی وعربی دیدم چون فارسی ترجمه نشده بودولی الان موجوده و۲۰۰قسمت وفیلم عصرجنگجویان که۱۵۸یا۱۷۸قسمت بودواگرفیلم میخوایدکه زیادحقه بازی توش نباشه وهیجانش بالاباشه وبراساس تاریخ واقعی سریال خدای جنگ ببین که درمورد راهب برده است که به مقامات خیلی بالامی سه هرسه پشیمونی برای دیدنشون وجودنداره ممنون ازمدیرسایت
واقعا دیوونگ مرگ مسخره ای داشت چرا خودشو باید فدای پادشاه دشمن کنه آیا تو تاریخ هم واقعیت همینه؟یا اینکه دیوونگ تو این سال ها همسر آسین شده بود؟
سلام. بله در تاریخ هم همینه. ایشون در نبرد ویریه سونگ کشته شدن. نه همسر آسین نشده بود هیچوقت
در کل سریال عالی هست. هیچی شخصیت پر ابهت و خفن دامدئوک نمیشه. اصلا تجویونگ به گرد پاش نمیرسه. همچنین اضافه شدن خیلی جذاب و غیر قابل انتظار شخصیت هاموجی از جذابیت های دیگر این سریاله. وقتیذکه شخص دشمن سریال یعنی آسین از همسر شخص اصلی و خوب سریال یعنی دامدئوک نگهداری کرد، نشون دهنده اینه که کارگردان دنبال افراطی کردن شخصیت های منفی نیست. تو هیچ سریال کره ای، اینجوری یک شخصیت بد رو انسان دوست ندونستن. یعنی نخواستن تو این سریال، شخصیت بد رو افراطی کنن و بگن شیطانه. حتی مورونگ چوی هم هیمنطور بود واقعا آدم معتدل بود (درقیاس با تسو در جومونگ و ای هگو در تجویونگ)
یا مثلا بعضی باگ هایی که داره این سریال، به باگ های تجویونگ نمیرسه
بخصوص اونجا که تجویونگ با اون غول مبارزه میکنه اما نمیمیره، آخه مرد حسابی، گاو هم اونقدر زخمی بشه و از اون غول کتک بخوره، کلا از بین میره دیگه چه برسه به انسان.
کلا سریالی هست که با نقص های کمش، فوق العده هست، فوق العاده هست
هم اکشن، هم جذاب، هم نشان دهنده سیاست های افراد و استراتژی ها و فداکاری ها و… هست
فتح گوان میسونگ که با استراتژی عالی هاموجی و فداکاری ساگال هیون بود، از جذابیت های دیگه این سریاله و جذابیت های خیلی زیاد دیگه که به راحتی تجویونگ رو میزاره تو جیبش.