موسیقی در عهد صفویه و دیپلماسی از نوع موسیقی توسط شاه عباس بزرگ صفوی
دیپلماسیه شاه عباس بزرگ در مقابل سفیران دولت های مسیحی
او با این هنری که داشت قصد داشت تا با به رخ کشیدن شکوه فرهنگ ایرانی و البته دربار صفوی، در مقابل سفرای خارجی و بهویژه سفیران اروپایی بپرازد.. شاهعباس عادت داشت که همیشه در فضای کاخ، طنین موسیقی برقرار باشد؛ حتی زمانی که به مذاکره با مقامات کشوری مشغول بود هم، صدای ساز متوقف نمیشد. او دستور داده بود هنگام ورود سفرای اروپایی، آنان را به شنیدن موسیقی ایرانی وادارند. «آنتونیو دوگوا» دیپلمات اسپانیایی که در سال ۱۰۱۲ هـ.ق از طرف پادشاه کشورش برای انجام مذاکرات سیاسی و نظامی وارد اصفهان شد، در خاطراتش به یاد میآورد که چگونه مجبور شده است موسیقی ایرانی را بشنود و شاه صفوی او و همراهانش را به اجرای موسیقی غربی وادارد و سپس، بر محتوا و شکل آن نقدهای اساسی وارد کرده است. دوگوا میگوید که شاه صفوی، شخصاً سازی (به احتمال زیاد سهتار) به دست گرفت و برای آنها در یکی از دستگاههای موسیقی ایرانی نواخت و اشعاری را به زبان فارسی زمزمه کرد. در تمام مدتی که مذاکرات دیپلماتیک برقرار بود، نوازندگان دمی از نواختن دست نمیکشیدند و با اشاره شاه، صدای ساز خود را بالا و پایین میبردند. گویی موسیقی در فعالیتهای دیپلماتیک فرمانروای مقتدر صفوی، بهویژه زمانی که با اروپاییها طرف بود، بخشی از برنامه او را دربرمیگرفت.
تقابل شاه عباس بزرگ با هنر موسیقی عصر (باروک) اروپایی
نباید از یاد برد که این دوره، مصادف با شکوفایی عصر «باروک» در اروپا بود و شاهان قاره سبز میکوشیدند تا با به خدمتگرفتن هنرمندان در دربارهایشان، سطح و فرهنگ خود را به رخ دیگران بکشانند و شاهعباسیکم، به احتمال زیاد از این رویکرد آگاه بود و میکوشید تا با عرضه موسیقی ایرانی و دستگاهها و گوشههای مختلف، متنوع و دلانگیز آن و نیز نقد موسیقیغربی، نشان دهد که ایرانی نه تنها در فرهنگ چیزی از ملل اروپایی کم ندارد، بلکه سرآمد هنرمندان عالم را باید در میان ایرانیان یافت. به نظر میرسد که شاهعباسیکم، این دیپلماسی تهاجمی را در همین راستا به کار گرفت و گزارش سیاحان و سفرای اروپایی نشان میدهد که تا حدود زیادی هم به اهدافش میرسید.»
انواع موسیقی و ساز در دوره صفویه
در میان عامه و در میان قبایل، موسیقی بخشی از زندگی اجتماعی بود و در اوقاتی چون مراسم عروسی، تدفین و اعیاد موسیقی نواخته می شد و مردم می توانستند با خواندن، رقصیدن و یا کف زدن در آن شرکت داشته باشند.
در بالاترین رده های اجتماع در بافت های دولتی، بار یافتن سفرای خارجی و جشن های دربار به طور عام نیز موسیقی و رقص دخترکان جزء ثابتی از تفریجات را تشکیل می داد. دسته های موزیک نظامی وظیفه عمومی مهمی داشتند. آلات موسیقی که در دوران صفویه به کار میرفت با آنهایی که قرنها در ایران مورد استفاده بودند تفاوت چندانی نداشتند و شکل و ظاهر آنها از روی تصاویر نوشته ها و نقاشی های دیگر برای ما به خوبی شناخته شده است.
آنها مشتمل بودند بر: شیپور ، کرنا، نی، عود و گونه هایی از سازهای زهی نظیر چنگ، انواع گوناگون طبل و دیگر سازهای ضربی از جمله قاشقک، دایره زنگی و سنتور که خاص ایران است.
شاه عباس و مهارتش در انواع فنون موسیقی
اسکندربیگ منشی، مورخ نامدار عصر صفویه و منشی مخصوص شاهعباس در «عالمآرای عباسی» مینویسد: «[شاهعباس] در موسیقی و علم ادوار و قول و عمل سرآمد روزگار و بعضی از تصانیف آن حضرت در میانه ارباب طَرَب مشهور است و زبانزد اهلِ ساز.» نصرا… فلسفی در کتاب «زندگانی شاهعباس اول»، به نقل از نسخه خطی «تذکره عرفات عاشقین» آوردهاست: «[شاهعباس] در موسیقی به مرتبهای رسیده که جمیع مصنفان از وی طرز یابند.» هم او، به نقل از نسخه خطی «تاریخ خُلد برین» مینویسد: «همچنین در فن موسیقی و علم ادوار، به ناخن تصرفات سزاوار، گره از کار قول و عمل مصنفان روزگار میگشوده است.»
در دیگر اسناد دوره صفویه نشان میدهد که شاهعباس نهتنها نوازندهای چیرهدست، بلکه در عیبیابی آثار دیگران نیز توانمند بودهاست. شاهعباس، موسیقیدانان بااستعداد را عزیز میداشت و به دربار خود جلب میکرد. در کتاب «عالمآرای عباسی»، اشارهای به یکی از این موسیقیدانان و نوازندگان توانمند شده است؛ میرفضلا… پسر میرمقصود که مشهدی بود و تنبورنواز شماره یک محفل شاهعباس محسوب میشد. استاد ساخت تصانیف در دربار شاه صفوی، مراد خوانساری بود. در تواریخ موجود، از هنرمندان نوازندهای همچون حافظ نایی(نینواز)، احمد کمانچهای، محمد مؤمن تنبورهای(مشهور به حافظک) و سلطانمحمد چنگی سخن به میان آمدهاست که جملگی در ارکستر شاهعباس عضویت داشتند و از خزانه مواجب میگرفتند. شاه صفوی در ۱۳ شعبان سال ۱۰۱۷ (دوم آذر ۹۸۷) دستور داد برای نوازندگان و اهل موسیقی، در اصفهان محلهای بنا کنند و نام این محله را، «محله نغمه» گذاشت.