شاه سلیمان اول صفوی و فرد زرتشتی

شاه صفی دوم با دو نام در دو زمان تاجگذاری نموده است اسم دوم سلطنتی این شاه، سلیمان اول میباشد.

تاجگذاری شاه

شاه صفی دوم پس از جلـوس بـه تخـت سـلطنت مـدت قلیلـی بعـد سـخت بیمـار شـد، روز بیسـتم مـاه اوت ۱۶۶۷ مـیلادی خطرنـاکترین ایـام ناخوشـی او بـود و تصـور نمـی رفـت که زنـده بمانـد.

دعا و رفع مریضی شاه

رجـال بـزرگ کـه اوضـاع را چنـین دیدنـد بیـرون رفتنـد تـا همـه بـا هـم نمـازخوانـده و دعـا نماینـد و نیـز خیراتـی بـه فقـرا نماینـد و ارامنـه را هـم وادار کردنـد، کـه بـرای سلامتی شاه دست بـه دعـا بردارنـد.

چنـد روز بعـد شـاه از ایـن خطـر سـهمناک جـان سـالم بـه در برد ولی بایـد مـزاج او را تقویـت مـی کردنـد تـا اینکـه او سـلامت کامـل خـود را بـه دسـت آورد و چـون دوران نقاهـت طـولانی شـد و اطبـاء نتوانسـتند علـت آنـرا بفهمنـد، شـاه عـده ای از آنـان را تنبیـه کـرده و آنـان را نـادان نامیـد، ولـی در مقابـل ایـن کـار شـاه، اطبـاء هـم بیکـارننشسـته و ناخوشـی و گرانـی مملکـت را بـه گـردن منجمـین انداختنـد.

تاج گذاری دوباره

و گفتنـد کـه بـه دلیـل انتخـاب سـاعت نحـس از سـوی مـنجم، کارهـا(امورمملکتی) بـدین صـورت بـد پـیش مـی رود و مصـممانه گفتنــد کــه اطلاعــات مــا در زمینــه احــوال کواکــب کمتــر از منجمــین نیســت و بــرای اعــاده سـلطنت شـاه بایـد اسـم خـود را عـوض کنـد و مراسـم جلـوس را در سـاعت سـعدی تجدیـد نمایــد. ایــن پیشــنهاد بــا طبــع شــاه و وزراء جــور در آمــد و فرمــان داد تــا اطبــاء و منجمــین، ساعت سعدی را معین کننـد.

رفع طالع شوم شاه با یک اقدام عجیب

بـرای ایـن کار بایـد شخصـی را کـه ادعـای شـاهی داشـت بـه جـای شاه بر تخت سـلطنت مـی نشـانیدند و ایـن شـخص از میـان گبرهـا(زرتشتیان) کـه خـود را از اولاد رسـتم مـی دانســتند و اجدادشـان در ایــران ســلطنت کــرده بودنــد انتخــاب شـد؛ پــس روز نحســی را معین کردند که هنگام غروب نحسی تمـام مـی شـد و داخـل سـاعت سـعد مـی گردیـد، پـس شــخص گبــر را کــه خــود را از نــژاد ســلاطین قــدیم مــی دانســت آورده بــه تخــت شــاهی بنشانیدند و به تخته کـه در آن صـورتی شـبیه گبـر نقاشـی شـده بـود تکیـه داد و تمـام بزرگـان و
رجال دربار آمـده ماننـد پادشـاه در مقابـل او تعظـیم و احتـرام مـی کردنـد و اوامـر او را اطاعـت می کردند و این بازی تـا غـروب طـول کشـید و در آن وقـت سـاعت نحـس بـه پایـان رسـید و داخـل سـاعت سـعد شـدند، یکـی از رجـال دربـار آمـده و تختـه ایـی کـه بـر روی آن صـورت گبـر نقاشـی شـده بـود را بـا شمشـیر بریـده و آن گبـر فـوراً برخاسـته و فـرار کـرد و شـاه وارد تالار شده و با نـام سـلیمان بـه تخـت نشسـت و فلسـفه ایـن کـار آن بـود کـه قـانون صـحیح و مشروع را بپا دارند.

و بـرای آن بایـد شـاه اسـم خـود را تغییـر مـی داد و مجـدداً بـه تخـت مـی نشست و بایستی شـاهزاده ای را کـه ممکـن بـود ادعـایی بـر تخـت سـلطنت داشـته باشـد، را بـه غلبــه و تبعیــد اخــراج کنــد و بــدین جهــت گبــری را انتخــاب کردنــد کــه خــود ر ا از نســل سـلاطین ایـران باسـتان مـی دانسـت و بعـلاوه بـر مـذهبی غیـر از مـذهب رسـمی کشـور بـود.

نگاره ای از شاه سلیمان اول صفوی
نگاره ای از شاه سلیمان اول صفوی

 

منبع 512 – 511 ،1363 ،تاورنیه
از طريق کانال تلگرام امپراطوری صفوی
عضویت
اطلاع از
guest

1 نظر
پرامتیازترین
جدیدترین قدیمی‌ترین
بازخورد درون خطی
دیدن تمامی دیدگاه ها
سلیمان

بیشتر شبیه یه داستان و قصه ای برای کودکان هستش خیلی هم مسخره است