دانستنی هایی پیرامون لرها در زمان مادها
تاریخچه و نژاد لرها:
چیزی که واضح و روشن است ،اینست که بررسیهای زبان شناسی و فرهنگی، نشان دهنده پیوستگی قومی لرها با دیگر اقوام ایرانی به ویژه شعبه پارسی است. لران قدیمی ترین قبایل آریایی ایران زمین می باشند که از روزگاران کهن در نواحی غرب وجنوب غرب و در امتداد دامنه های زاگرس ساکن بوده و هستند .
لران بازماندگان شاخه ای از نژاد آریا بنام کاسیان هستند که بین هزاره سوم و اول پیش از میلاد به هنگام مهاجرت اقوام آریایی شعبه ای از این اقوام موسوم به کاسیها به لرستان آمدند و با بومیان منطقه در آمیخته و بدین ترتیب نژاد تازه ای پدید آمد که بعدها به لر شهرت یافتند.(۱)
قوم کاسی : و لرستان در دوره کاسی ها
کاسیان قبل از مادها وپارس ها از ارتفاعات قفقازیه و آذربایجان به جنوب غربی ایران روی آوردند ولی در ابتدای امر در نواحی دریای مازندران سکونت کردند ونام خود را به این دریا دادند وآنرا دریای کاسپی یا کاشی نامیدند و این دریا در اصطلاح اروپاپی بنام دریای کاسپین (Caspian) شهرت دارد.استرابون (Strabon) مورخ یونانی نقل کرده که اقوام کاسووا در ابتدای مهاجرت خود در کناره دریای کاسپین سکونت نمودند ونام خود را به این دریا دادند.افراسیاب تورانی طبق اوستا برای دست یافتن به فر کیانی در این دریا فرورفت وناامید برگشت و دیگر دریای وورو کاش (Vouro-kasha) می باشد.
دارمستتر در توضیح از این واژه معتقد شده که وورو مخفف فراخ است وهر دو پهلوی و فارسی از یک ریشه می باشند.بنابراین این واژه ووروکاش بمعنی دریای فراخ وبزرگ کاشی ودریای کاسپین می باشد. واژه کاشی در کتیبه های بابلی به عبارت کاسی یا کاسپی آمده واقوام کاسی (کاشی)در زمان مهاجرت بتدریج در شهرهای کاشان وقزوین نیز سکونت نمودند ونام خود را بر این دو شهر داده اند.(۲)
این قوم که همزمان و به موازات عیلامیها بر بخشهایی از لرستان تسلط داشته اند ، قومی بودند که چیره دستی فوق العاده ای در ساختن مصنوعات مفرغی به دست آوردند .آنان مهمترین قبایل کوهستانی زاگرس شمرده میشدند و پیشه دامداری داشته و با زبانی که با عیلامی قرابت داشت سخن میگفتند .آنان سوار کارانی دلیر و جنگجو بودند و بارها با همسایگان خود از جمله عیلامیها و بابلیها در افتادند.آنها حتی توانستند دولت بابل را سرنگون ساخته و مدت شش قرن بر آن سرزمین حکمرانی نمایند .حکومت کاسیها بر بابل در نتیجه شکست از عیلامیها به پایان رسید .آنها پس از شکست از عیلامیها به سرزمین کوهستانی خود یعنی لرستان بازگشتند .
لرستان در دوران ماد ،هخامنشی ،سلوکی ،و اشکانی
کاسیها در دوران حکومتهای ماد و هخامنشی همچنان استقلال و اقتدار خویش را حفظ نموده و شاهان هخامنشی که میخواستند جهت لشگرکشی به سایر نقاط سپاهی را از قلمرو آنها عبور دهند ،مجبور بودند به روسای این قوم باج بپردازند .اسکندر مقدونی هم در هجوم به ایران چون این طایفه را مطیع نمیدید، با قوایی عظیم آنان را محاصره و پس از چهل روز وادار به تسلیم کرد .ولی پس از مرگ اسکندر دوباره آزادی خود را باز یافتند
لرستان در زمان ساسانیان:
لرستان در دوره ساسانیان ، از لحاظ تقسیمات کشوری جزو سرزمین ((پهله )) یا ((پهلو ))محسوب می شد. یعنی سرزمینی که بعدها توسط اعراب جبال خوانده شد .
سرزمین پهله خود به نواحی کوچکتری تقسیم می گردید. چنانکه لرستان و منطقه غربی آن یعنی پشتکوه (ایلام )را به ترتیب به ((مهرگان کدک ))و ماسبذان نامیده می شد. این دو نام تا قرون نخستین اسلامی همچنان به این نواحی اطلاق می شد و با تغییر در اعراب آنها مهر جانقذق و ماسبذان خوانده می شدند . از شهرهای مشهور منطقه مهرگان کدک یا لرستان عهد ساسانی شهرهای صیمره و شاپور خواست (خرم آباد )را می توان نام برد. شهر سیمره حاکم نشین منطقه و شاپور خواست که گفته میشود توسط شاپور (اول) بنا نهاده شده بود از شهرهای آباد و پر رونق دوره ساسانی محسوب می گردید .
*****************************
حمدالله مستوفی , نام لران را بمحلی موسوم به لور واقع در گردنه ی مانرود نسبت میدهد و می نویسد :
” وقوع این اسم بر آن قوم, به وجهی گویند از آن است که در ولایت مانرود دهی است که آن را کرد خوانند ودر آن حدودبندی که آن را بزبان لری کول خوانند و در آن بند موضعی که آن را لر خوانند” (۳)
شاید علل نسبت دادن لران به این سرزمین مربوط به خاطره ی شهر اللور باشد که جغرافی دانان عرب درباره ی آن بحث کرده اند و امروزه نیز نام صحرای لور واقع در شمال دزفول, هنوز زنده است.
محلهای دیگری نیز یافت می شود که نام آنها همانند لور می باشد از جمله لیر محلی واقع در ناحیه گندی شاپور (جندی شاپور) و لیراوی واقع در کهگلویه است. احتمالا کلمه لر همان واژه لور است, چنانکه در لری پول را پیل میگویند.
یاقوت حموی نیز از محلی به نام لردجان (لردگان) نام برده است . به گفته استخری لردگان پایتخت بخش سردان می باشد که بین کهگلویه(کوه کیلویه) وبختیاری قرار دارد. در سیمره نیز محلی بنام لورت یالیرت است.
مسعودی ضمن ذکر فهرست طوایف کرد, از قبایل لریه نیز نام برده است.
یاقوت حموی با اینکه از لران سخن می گوید , واژه اکراد را بکار برده ومی گوید:
” اکراد قبایلی هستند که در کوههای بین خوزستان واصفهان زندگی میکنند ومحل این قبایل را بلاد اللور یا لرستان مینامند.”(۴)
در اواسط قرن ششم(۶٫ه.ق) لرستان به دو قسمت لر بزرگ و لرکوچک تقسیم شد .منظور از لر کوچک همان از لرستان کنونی و مقصود از لر بزرگ بختیاری و کوه کیلویه است . بین اراضی لر نشین مزبور قسمتی قرار داشت که دامنه ی آن تا شیراز کشیده میشده وآنرا شولستان مینامیدند وامروز این خاک بنام ممسنی معروف است .
لر کوچک وبزرگ از اواخر قرن ششم ببعد بزرگان وامرائی داشت که نام بعضی از آنها در ادبیات پارسی مخلد وجاویدان مانده است . امراء لر بزرگ که آنها را اتابکان لرستان ،به دنبال ضعف و تجزیه دولت سلجوقی، شجاع الدین خورشید نیز همچون امرای بلاد دیگر فرصت را مغتنم شمرده ،لرستان را در قبضه اختیار گرفته و بر خود عنوان اتابک (که واژه ای ترکی است که از اتا به معنی پدر و بیگ یعنی بزرگ است ساخته شده را نهاد.) و بدین ترتیب او سلسله اتابکان لر کوچک را بنیان نهاد.
خاندان فضلویه که از امرای لر بزرگ بودند شهرت بیشتری داشتند، علت این امر آن بود که خاک لر بزرگ بین شولستان وعراق عجم وعراق عرب وفارس قرار داشت و امرای آن منطقه طبعا با حکام نواحی اخیر رابطه داشته گاهی در حال صلح وزمانی در وضع جنگ ونزاع بسر می بردند.(۵)
اتابکان لر کوچک با هر وسیله ای که توانستند موقعیت و اقتدار خود را تا اواسط دوره صفوی با گردن نهادن به یوغ فرمانروایان وقت ایران از جمله سلاطین خوارزمشاهی،مغولان ،تیموریان ،ترکمانان ، قراقویونلو و اق قو یونلو و تا پایان پادشاهان صفوی حفظ نمایند .از اتابکان لر کوچک چند تن با درایت و سیاست بودند که از آن جمله شجاع الدین خورشید موسس سلسله ، حسام الدین خلیل (حدود ۶۴۰هجری )،ملک عزالدین (۸۰۴_۷۵۰ ه ق ) میتوان نام برد.
لرها همواره در وطن دوستی و پاسداری از وطن خود همانند بقیه ایرانیان ،غیرت نشان می دهند.به عنوان مثال خدمات این سردار دلیر(علی مردان خان) و نام آور لرستانی در برابر هجوم افغانها در پایان دوره صفوی و مقاومت سر سختانه او در برابر قوای عثمانی و همچنین رشادتهای فراوان وی در رکاب نادر شاه افشار جهت بر قراری صلح و ثبات و دفع متجاوزان از کشور ،بسیار در خور توجه و تحسین انگیز است.
آخرین حکومت لرها نیز به کریمخان زند میرسد .(البته به دلیل مدت حکومت کم این سلسله نمیتوان در مورد تاثیر یا نوع حکومت آنان بر کشور نظری با اطمینان داد) او از طوایف لر ساکن ملایر بود و بعد از دوره ۴۰ ساله حکومت زندیه با به قدرت رسیدن این فردخائن و عقده ای(آغا محمد خان قاجار) و جانشینان بیکفایت و بی لیاقت و وطن فروش قاجاریه اکثر نواحی ایران جدا گشت. ولی …
آغا محمد خان ،بانی سلسله قاجاریه ،به علت کینه ای که از لر های زندیه در دل داشت نسبت به همه لرها با دیده دشمنی می نگریست واسباب ضعف این قوم را به هر نحوی که توانست فراهم آورد چنانکه برخی از طوایف لرستان را به قزوین کوچانید . همچنین چون والیان لرستان را رقیبی خطر ناک میپنداشت در تضعیف آنها کوشید.
اشیاء مفرغی لرستان:
در مدتی متجاوز از ۲۰ سال آنچه که روستاییان در ناحیه کرمانشاه ومخصوصادر هرسین ,الشتر و
خرم آباد که در شمال لرستان است یافته بودند مجموعه های خصوصی و موزه های اروپا وآمریکا را با هزاران شی ء مفرغی وآهنی مزین ساخت . این اشیاء در قبوری پیدا شده که تاکنون هیچ یک از آنها از نظر علمی حفاری نگردیده . این قبور گودال های هستند که گاهی سنگ فرش شده اندو همواره با لوحه سنگ بزرگی که به پنها گذاشته شده، پوشیده است. واین اشیاء عبارتند از شمشیر آهنی و خنجر مفرغی و کلنگ برنزی وسنجاق های برنزی و سیتولهای مفرغی (نوعی ظروف مخصوص سفالین.
‘>م.)(۶)
رمان گریشمن در این کتاب توضیحاتی خوبی درباره تمدن این اشیاء اشاره کرده برای علاقه مندان به تاریخ ایران باستان. و یک تارنمای زیبا برای دیدن این مفرغ ها Bronze Sculpture of Lurestan
شهرهای مهم این مناطق (لر نشین) :
۱-خرم آباد : خرم آباد (که در زبان محلی به آن خورمووه گفته می شود) را که بسیاری از مورخان اروپایی بر این باورند که این محل با خایدالوی متون آشوری مطابقت می کند .آنچه مسلم است خرم آباد در دوره ی عیلامیان ،از شهرهای این قوم بوده، ولی بدنبال انقراض آنان اهمیت خود را از دست داده است.(۷)
ژاک دومرگان، عضو هیئت علمی فرانسه در ایران معتقد بود که لرستان از ایالتهای عیلام قدیم بوده وخرم آباد همان خایدالو یکی از چهار شهر معتبر عیلامیان بوده است.(۸)
فردوسی براین عقیده بود که این شهر در زمان شاهپور ذوالاکتاف ساخته شده است وتاریخ بنایش را همزمان ایجاد گندی شاپور دانسته است.
بنابراین میتوان گفت که خرم آباد امروزی در عهد ساسانیان در محل خایدالو بنا شده است واتابکان لرستان نیز در سده ی ۵ ه.ق بر لرستان دست یافتند،خرم آباد را روی خرابه های شهر ساسانی،بنا کرده اند وبانی آبادانی آن در سال ۵۸۰ ه.ق اتابک شجاع الدین خورشید بوده است(۹)
۲-بروجرد: بروجرد که هنوز در لهجه محلی همان نام اصلی آن یعنی وروگرد(بروگرد) گفته می شود ، شهری است که قلعه ای گرداگرد آن بوده است که از دور کاملا گرد به نظر می آمده، که آثار بسیار کمی از آن باقی مانده که بعضی ها بنای آن را همزمان با دوره پیروز ساسانی دانسته اند و در دوران جنگ ایران و اعراب اعتقادها بر این است که یزدگرد سپاه خود را قبل از جنگ نهاوند (در این قلعه در ۳۹ کیلومتری نهاوند یعنی همان بروجرد فعلی گرد آورده )وآماده رزم نموده تا سپاهیان خود را به فرماندهی فیروزان به قلعه نهاوند و جایی که سپاهیان پابرهنه تازی که در پای کوه آردوشان (اردوشاهان) گرد آمده بودند رهسپار سازد و آتشکده ی داشته که بعد از اسلام به مسجد و امام زاده مبدل گشته است. البته
۳-ایلام: سرزمین ایلام از دیرباز مهد تمدن بوده وهمواره محل سکونت اقوامی بوده که در اطراف وحاشیه ی روز سیمره گرد آمده وتمدن منطقه ی ایلام داشته است،دره سیمره نقش بزرگی در شکوفایی تاریخ وتمدن منطقه ایلام داشته است، زیرا مهمترین راه ارتباطی بین تمدن کوهها وتمدن جلگه های جنوب غرب ایران سرزمین می گذشته است. استان ایلام از نظر آثار تاریخی ونقاط دیدنی بسیار غنی است وتاکنون در نواحی دره شهر ،هیلان،شیروان،آرمو ،ایوان غرب و … آثار تاریخی از عصر مفرغ،هخامنشیان،اشکانیان،ساسانیان و…کشف وبه ثبت رسیده است.(۱۰)
۴–کهگلویه وبویر احمد: از دوناحیه کهگلویه و بویر احمد تشکیل گردیده .
برخی از مورخان براین باورند که مهرگان پسر روزبه ،پادشاه زمینگان(محل جایگاه)گیلویه بود،پس از مهرگان برادرش سلمه شاه شد.گلو یا گیلویه که از مردم خمایگاه سفلی از ولایت استخر بود،نزد سلمه آمد وبه خدمتگذاری پرداخت. چون سلمه درگذشت گیلویه آنجا را تصرف کرد وچون قدرتی بدست آورد،این سرزمین را بنام او خواندند.(۱۱)
مؤلف فارسنامه ی ناصری بر این باور است که درخت کیالک(زال زالک) در کوهستانهای این سرزمین بیشتر از دیگر نقاط پارس وجود دارد. وچون میوه ی وحشی زال زالک را در این منطقه گیلویه گویند،بدین مناسبت این سرزمین را کُه گیلویه نامیده اند.(۱۲)
اما این نظریه درست نیست ، زیرا درخت زال زالک منحصر به این استان نمی باشد وبطور طبیعی در سرتاسر لرستان وبختیاری یافت می شود ودر کهگیلویه سیسه نامیده می شود.
ظاهرا کیارک در شیراز رایج است نه بین لرهای کهگیلویه.
” تل خسرو(کهگیلویه)کوهستانی است در شمال ولایت بهبهان…در روزگار پیشین آن را رم زمیگان که معنی بلوک سرد است می نامیده اند ودر سده ی ۳ ه.ق به نام کوه گیلویه معروف گردید”.(۱۳)
“طایفه ی بویر احمد،ناحیه ی تل خسروی وچند محل از بلاد شاپور ناحیه ی رون (Reven) را متصرفشده ،تمامی آنها به ناحیه ی بویر احمد مشهور گشته است.(۱۴)
۵-یاسوج: نام بومی یاسوج ، یاسیج است که در کنار رودآبشار ،دامنه ی قلعه ی دنا واقع شده است .که زمانی مرکز نفوذ خانهای بویر احمد علیا بود . سابقه ی تل خسرو بیش از۲۰۰۰ سال است، ولی احداث ابنیه ی معاصر آناز سال ۱۳۰۹ه.ش آغاز شدوتا سال ۱۳۲۳ ه.ش ادامه داشت وپس از این تاریخ متروک گشت.
از عوامل ایجاد شهر یاسوج شرایط اقلیمی وخاک و جنگلهای سرسبز بلوط و دره ها وکوهها وتپه های زیبا ومنابع فراوان آب است
۶–چهار محال وبختیاری : براساس کتیبه ها وسنگ نبشته های گوناگونی که بدست آمده، منطقه ی چهر ومحال بختیاری در زمان کوروش هخامنشی وجود داشته ومردم در جنگهای مختلف شرکت می کردند.
*********************************
زبان :
پس از انقراض ساسانیان، آنچه پایداری وغلبه ی معنوی ایرانیان بر اعراب گشت ، فرهنگ وزبان قوم ایرانی است.
مردم لر نیز همانند دیگر ایرانیان ، گرچه کیش باستانی خود را به مرور زمان رها کرده وبه آیین اسلام درآمدند ولی زبان کهن خویش را نگاهداری نمودند . بسیاری از واژههای لری اغلب ریشه های باستانی دارند و به احتمالا تعداد زیادی از این واژه ها مربوط به زبانهای کاسی و عیلامی می باشد . گفته می شود زبان پارسی در زمان امپراتوریهای هخامنشی ، اشکانی و ساسانی در لرستان گسترش یافته است .
در بین زبانهای جنوب غربی ایران ،زبان (گویش)لری بزرگترین رابطه را با زبان فارسی دارد. که هر دوی آنها دنباله پارسی میانه، زبان پارتیان قرن هشتم بعد از میلاد هستند ،و همانگونه که می دانیم پارسی میانه، زبان پارتیان و ساسانیان بود که به تدریج تغییر شکل داده و به صورت زبان فارسی نزدیک است که بعضی معتقدند این زبان در گذشته نه چندان دور از فارسی منشعب شده است .
گویش مردم لرستان بیشتر لری ولکی است. بر اساس مطالعات زبان شناسی ، زبانهای لری و لکی جزو زبانهای هندو _ اروپایی به شمار می آیند. زبانهای ایرانی شامل زبانهای ایرانی شرقی ، و زبانهای ایرانی غربی می باشد . لکی و لری جزو زبانهای ایرانی غربی محسوب می شوند .
باختری :گویشهای لری ، بروجردی ، ملایری ،نهاوندی ،وغیره | لری |
خاوری :شامل گویش های بختیاری ،دزفولی، شوشتری ،وغیره |
لکها بیشتر در نواحی نورآباد وکوهدشت والشتر ساکن اند ولرها در خرم آباد و بروجرد و اشترینان (اشتربانان)… مستقر هستند. گویش لری بختیاری که تفاوتی با لری خرم آبادی دارد در الیگودرز و روستاهای اطراف و طایفه های چهار لنگ بختیاری رایج است.(۱۵)
در ملایر ونهاوند وتویسرکان به لری و لکی سخن گفته می شود در ایلام هم در قسمت های شمالی آن که همرز با کرمانشاه است لکی بیشتر رایج است و در قسمت های دیگر لری سخن میگویند وطوایف لک که در نواحی شمال استان بسر میبرند ،طایفه مکی که بین کرمانشاه وهیلان زندگی میکنند وبه لهجه کردی جنوبی تکلم میکنند که شبیه لهجه کلهر است ودر قمسمت جنوبی استان کردان شوهان هستند که به لهجه کردی کرمانجی سخن میگویند.(۱۶)
در کهگیلویه وبویر احمد وچهار محال بختیاری تا لر های ممسنی همه به گویش لری با اختلاف های اندکی سخن میگویند البته گروههای مهاجری هم بوجود دارد که بگویش های دیگری سخن میگویند و بیشتر مردمان لری سخن می گویند.
**********************************************
۱-(افشار، ایرج .مقدمه ای بر شناخت ایل ها و…جلد اول ص ۳۷۲)
۲-(تاریخ اجتماعی ایران باستان.نوشته :دکتر موسی جوان صفحه۱۱۲ و۱۱۳) .
۳-(مستوفی تاریخ گزیده،ص ۵۳۷)
۴-(مینورسکی ،ولادمیر، لرستان ولرها،ص ۲۲)
۵-(تاریخ ۱۰۰۰۰ ساله ایران.جلد ۳٫ص ۲۳۶ .)
۶-(تاریخ ایران از آغاز تا اسلام –رمان گریشمن(Ghirishman.Roman.1979-1895):رئیس گروه باستان شناسی فرانسوی در ایران. ترجمه دکتر محمد معین .صفحه ۱۳۰-۱۳۱)
۷-(ساکی،جغرافیای تاریخی وتاریخ لرستان ص۹۴-۹۷)
۸-(دومرگان ژاگ.هیئت علمی فرانسه در ایران، جلد۲٫ص۲۱۱)
۹-(رزم آرا،تیمسار علی .جغرافیای نظامی ایران .لرستان.ص ۱۷۸)
۱۰-( افشار، ایرج .مقدمه ای بر شناخت ایل ها و…جلد اول ص ۱۷۳)
۱۱-(اقتداری ،احمد.خوزستان وکهگلویه وممسنی.جلد ۱٫ص ۳۶۳)
۱۲-(فارسنامه ناصری .حسینی فسایی.جلد۲٫ص۱۴۶۷) .
۱۳-(شوشتری: مؤلف کتاب تاریخ جغرافیای خوزستان درباره ی کهگیلویه در ص ۱۹۲)
۱۴-( مؤلف فارسنامه ناصری در ص.۱۴۸۱ )
۱۵-(دبیران گروههای آموزشی جغرافیای استانها .جغرافیای کامل ایران.جلد ۲٫ص۱۰۷۵)
۱۶-(مینورسکی ولادمیر لرستان ولرها .ص۳۰)
۱۷-تارنمای http://www.luripeople.com
اولین بار استفاده از لر حدود چهارصد سال پیش بود پس خودتون لطفاً قدیمی ترین قوم ایران جا نزنید.
در ضمن عیلام قومی منقرض شده بدست آسوریان است و کاسی ها اقوام بومی شمال ایران هستند.بسیاری از لرها نام کولی ها را دارند(کولیوند،هندیجان و گوروَنی و …).تفاوت ژنتیکی فوق العاده با دیگر اقوام بومی هلال مانند ترک های خزر(آذربایجان)و کردها دارید و بیشترین شباهتتان با هندیاس.
اگر تاریخ باستانی ندارید لزومی ندارد خودتون رو جر بدین هویت تنها یادگار گذشتگان است .
ببین لطفا ساکت باشی بهتر آبروی هرچی کتاب خون بودن رو بردی اولا لرها همان بومی های ایران هستند و وقتی آریایی ها آمدند ژنتیکشون با آن ها آمیخته شد بعدشم کرد ها و لرها بیشترین شباهت ژنتیکی را باهم دارند میتونم ثابت کنم تو ازتاریخ لر چی میدونی میدونی آریو برزن لر بوده میدونی نه نمی دونی چون معلومه که از اینکه شنیدی لرها همون باز مانده های ایلامی هستند فشارت تا صد درجه رفته تو به من مدرک نشون بده نه ازسایت از کتاب معتبر
بیشترین شباهت ژنیتکی لرها با پارس زبان های مناطق مرکزی ایران(شیراز،اصفهان،بوشهر،یزدو..) هست با ۹۸ درصد شباهت و بیشترین تفاوت رو با کرد ها وآذری ها داریم ۸۵ درصد اشتراک ژنتیکی،وقتی نویسنده ی این موضع حرف های بی خود و بدون سند تاریخی میزند هرکسی حق دارد توهین کند،مقصر این شخص توهین کننده نیست،مقصر نگارنده ی بیسواد این موضع هست،ما لرها پارس هستیم و آریایی
معلومه که خیلی ناراحت شدی از اینکه فهمیدی ما یه قوم باستانی هستیم بعدشم اگه تو کتاب میخوندی میفهمیدی که ما یه قوم بزرگ و قدیمی هستیم این دفعه که فشارت رفت بالا یه لیوان آب بخور نترکی
پانطورکی بدم پانطورکی
الکی ادای آریامهرو درنیار
برگرد به سرزمین خودت 🙂
ما بیشتر طایفه هامون شجره نامه دارن بعضیاشون حتی تا دوران ساسانی شجره نامه دارن حتی الانم اسم بیشتر طایفه هامون ایرانی اصیله طایفه گورانی اصلا ما نداریم بلکه این طایفه کورده ما کولیهارو به اسم قربت وجات میشناسیم در ضمن ایرانیان باستان یک قوم جنگاور و شجاع بودند که تاریخ لرها همش کسب افتخار در جنگهاست این شمایید معلوم نیست پدراتون از کجا اومدن دونسل موندن اینجا میگین پارسیم و کاسه داغتر از آش شدین همین نواده های قربتی که میشناسم دیگه میگن ما فارسیم ما هرچی که هست اصالت اون میشناسیم و بهشم افتخار میکنیم اگه بختیاریا نبودن مشروزه نمیوردن بقیتونم تو قحطی زمان قاجار هلاک میشدین یا الان تخم محمود افغان بودین یا اگه تو جنگهای صلیبی نبودیم تخم انگلیسی بودین خون ایرانیان باستان که پادشهاییهارو بوجود اوردن تو خون مردم زاگرس نشینو شمالیهاست که هنوز هنوزه بعضی از فرهنگ و آیین زرتشتی مهرپرستی اون زمان حفظ کردیم تو که جدت نمیدونی کیه حتی تاریخ و فرهنگ یه قوم نمیدونی خیلی غلط میکنی بهش توهین میکنی تخمه هزارکس
برای دانستن ریشه لرها به شاهنامه فردوسی بزرگ مراجعه کنید و داستان آوردن رامشگران از هندوستان به ایران
اون که تو میگی ربطی به لر نداره و باید کتاب شاهنامه اصلی در روسیه رو ببینی اونم کلمه لولیان هست نه لر
اون لوری ها بودن نه لر ها . لوریان جمع کلمه لوری است نه لر . جمع لر میشه لران . در زبان انگلیسی هم لوری lori نوشته میشه . اما لر به lur نوشته میشه. تلفظ لوری و لر چه در فارسی و چه در انگلیسی متفاوت هستش
میشه بگی فردوسی چی گفته
سلام من در مورد لر در تاریخ طبری و یعقوبی و فتوح البلدان چیزی نخواندم . اون کلمه اتابکان یک کلمه ترکی است . اما ایراداتی هم به نوشته های بالا هست از کجا معلوم که لران بعداً نیامدند و اون آثار پیدا شده متعلق به زرتشتیان بوده . در جنگ بین اعراب و زرتشتیان لران از بیخ نبودند نبرد بین اعراب و زرتشتیان بود . یک لر کتابی می نویسه و از ایل خودش تعریف میکنه و چون بقیه چیزی ندارند آویزانش می شوند . همین طایفه زند طبق نظر تاریخ نویس کریم خان از عراق آمدند.
اما بگذارید از خدمات لرها بگم
صالح خان آستراکی گردن نادر شاه را زد و تاریخ این کشور پنچر شد.
علی مراد خان و جعفر قلی خان در پیمانی بنام پیمان خوی که در ایرانیکا نوشته شده تا رود ارس و گیلان و مازندران را روش بخشید به کاترین کبیر و پای روس را به اینجا باز کردند.
یکی دیگه از قوم خالص سردار اسعد بختیاری در کتاب آبی آقای بشیری اسناد وزارت امور خارجه بریتانیا نفت ایران را به نازل ترین قیمت به انگلیس بخشید و با اشاره انگلیس تهران فتح کرد بعداً به خاطر خیانت بسیارش بدست رضا شاه کشته شد .
یکی دیگه از این بزرگان شاپور بختیار گفت شاه باید برود و شریعتمداری گفت آقای بختیار اگر شاه رفت ارتش هم می رود و ایران هم می رود و تو هم می روی .
یکی دیگه از این دلاوران اونی که سردار بود که نمی گم.
اما آخرین لر خاوری عزیز سه میلیارد و کانادا .
به خودتونننازید کمر ایران را شکستید.
این دوست گرامی هم درست میگه ایلات بالا گریوه مثل دریکوند که دریک پول زمان هخامنشی بوده کوشکی که زمان هخامنشیان به ارگهای حکومتی کوشک می گفتن وایل پاپی این ها همه قبل ساسانیان هم بودن خوده کلمه بالاگریوه هم معنی هخامنش هست
هماطور که در بیشتر تحقیقات و… گفته شده لر ها خالص ترین اقوام ایرانیان باستان هستند و بیشتر در کوهستان های زاگرس زندگی میکرند که از حملات و تجاوزات همچون مقدونی ها اعراب و مغول ها به دور بوده و نگذاشته اند دست گزند به ناموس و نام نشانشان برسد نه شما که اکثرترک هم هستید معلوم نیست تخم اففانید تخم مغولید.
لر ها و بختیاری ها همیشه در کوهستان ها زندگی کرده اند و به جنگاوری معروف هساند.
فقط این چند سال اخیر هست که اکثرا به شهر ها روی اورده اند اما هنوز هم تعدادی از انان در کوهستان ها زندگی عشایری دارند.
نصدسال پیش شاج الدین خورشید سلسله اتابک لر کوچک رو بنیان گذاری کرد.چهارصد سالت که دری وری بود سلسله سیما شکی قبل هخامنشیان در خرم اباد بوده و زبونشون هم همین لری بوده. هندیجانی در منطقه لرنشین وجود نداره .کولی ها مهاجر هستن ودر بیشتر ایران هستن زبانشون هم لری نیست بیشترشون یا فارسی حرف میزنن یا کردی یا لکی وحتی لر ها باهشون پیوند قومی نمی کنند.گورونی ها هم همان گونه جز قوم لر نیستن و بعنوان رعیت بودن در لرستان.هندیا ها هم کمتر از شما نیستن تو معلومه بی ریشه هستی هندیا هم اریایی هستن ولی با لرها شباهتی ندارند به هیچ وج.ششیردال های لرستان و گنج کلماکره درمنطقه بالاگریوه حکاکی های گوه گرارژنک مفرق های لرستان و زبان لری که قدمت چند هزارساله داره همه دلیل محکم برای ساکنان اصلی ایران بودن لرا داره. آذری ها هم ترک نیست زمان شاه عباس صفوی ترکی سازی زبان آذری کلید خورد و زمان جنگ جهانی که اذربیجان توسط سپاه عثمانی و روسیه به یغما رفت زبان اذری از بین رفت و تبدیل به ترکی شد البته همین الان هم چندین روستا از اذربایگان ایران هست که به زبان اذری اصیا حرف می زنن و شباهت زیادی با زبان لرها داره .همانندزبان مازنی وگیلکی که شباهت های زیادی با زبان لری دارن
لک ها هم لر هستند طبق همه اسناد. گوران و کولی هم تشابه اسمی هستش . مثلا در اروپا به کولی ها میگن رومی
خدا میدونه لرا چه ضربه ای بهت زدن که اینقدر باعقده حرف میزنی،جواب ابلهان خاموشیست
لطفاً ساکت باش
اون لوری ها بودن نه لر ها . لوریان جمع کلمه لوری است نه لر . جمع لر میشه لران . در زبان انگلیسی هم لوری lori نوشته میشه . اما لر به lur نوشته میشه. تلفظ لوری و لر چه در فارسی و چه در انگلیسی متفاوت هستش
اولین بار ابن مسعودی بزرگ ترین تاریخ نگار عرب ماقلب به هردوت اعراب به قوم لر اشاره کرد و گفت که لر ها بومیان جبال یا همان زاگرس هستند و لودشاهیان که همان شعبه زاگرس قیام خرمدیدگان بودن همان لرها بودن . معین دین نطنزی هم که اهل نطنز بود گفته بود لرها همان ساسانیان یا همان قوم پهلوی ساسانی هستند که خاندان ساسانیان هم از همین قوم بودن . معین الدین نطنزی تاریخنویس قرن ۹ هجری قمری است که کتاب منتخب التواریخ معینی را به صورت یک تاریخ عمومی از زمان آدم تا مرگ تیمور، یعنی سال ۸۰۷ هجری برابر ۱۴۰۵ میلادی، را شامل میگردد. این کتاب را معینالدین در شهر شیراز به نگارش آوردهاست.[۱] او در ابتدا کتاب را به نام میرزا اسکندر شیخ بن تیمور نوشته بود ولی بعد آن را با تغییراتی به شاهرخ نیز تقدیم کرد. وی در ۸۱۷ قمری وفات یافتهاست
بیشترین قدمت قلعه شوش خوزستان دوره هخامنشی وقلعه فلک افلاک( دژ شاپورخواست )در خرم آباد بوده است که هردو لر درآنجا بوده
وقتی مغولهاامدن ایران بدبو دکه مقابلشان وای سال عربهادرنهاوندیانهابندازلرشکست خوردکریم خان زند که احتیاج به توضیح نداره ازادشترتاموریس رو خون که بفهمی رضاخان کبیرازلرستان پدرش به شمال می ره ول بوده مادر وش که ازدربودنش شک نیست اتابکان لر که شنیدی کتاب تیمورلنگ رابخون بفهمی در جنگ لرها درخرم اباد بدست سردارلربردعلی پاش شکست ولنگ شدبعضیهازاده مغولندرواریای حساسند
تماما دروغ بود. لرها اساسا هندی هستند که بهرام ساسانی برای رامشگری از هند به ایران آورد
زر زیادی زدی .سنگ نگاره های زمان هخامنشی همه لباس لری بر تن دارن زبان لری هم قدمت دوهزار و پانصد تا سه هزار سال داره و تو هیچ جای دیگه از جهان به این زبان حرف نمی زنن
زبان لری ریشه پنج هزارسال تا هفت هزارساله داره نه دوهزاروپانصد سال.در ضمن این اشرار پانترک چون خود آوازه و دربدر و بی ریشه هستند می خواهند همه را مثل خودشان بی ریشه جلو بدهند .ما لرها ریشه در تاریخی که به استوره ها تبدیل شده داریم ما از تبار لوراسپ هستیم
با سلام بنده خیلی در مورد لرها بخصوص لرهای بختیاری تحقیق کردم و به این نتیجه رسیدم لرها بازماندگان تمدن عیلام میباشند که در مقابل یورش عاشوریان شکست سنگینی خوردند و مردم شهر شوش بدست عاشوریان قتل عام شدند اون دسته از عیلامیان که در کوه های زاگرس زندگی میکردند با مهاجرت آریایی ها به فلات ایران با هم متحد شدند و قوم مشترکی را پایه گذاری کردند و لرهای عیلامی با کمک آریایی ها از راه رسیده تمدن عاشور قدرتمند را شکست دادند
پروفسور سکندر امان اللهی که خودش لر فیلی هست و جزو بزرگترین ایرانشناسان و مردم شناسان معاصر هست و پژوهش های زیادی در مورد پیوستگی و گستره ی زیستی قوم لر داشته در مورد مسب نژادی ما لرها گفته مطمئنن ما لرها پارس هستیم و آریایی و بخشی از ژنتیک ما لرها و تمام کسانی که در ایالت پارس کهن ساکن هستند به ایلامی ها می رسد زیرا ایلامی ها درجمعیت بزرگ پارس ها حل شده اند،ما لرها پارس های اصیل ایران زمین هستیم و آریایی،زبان و فرهنگ و پایکوبی ما پارسی و آریایی هست در منطقه ی پارس کهن ساکن هستیم و جمعیت غالب این منطقه میباشیم
ما لرها پارس هستیم دوست عزیز و شاید بخشی از ژنتیک ما ایلامی باشد چونکه ایلتمی ها و پارس ها در هم آمیخته هستند،فقط یک نکته که هست نویسنده ی این مطلب با کدام سند یا منبع از وجود واژه های کاسی و ایلامی در لری میگوید؟میشود یک مثال از این واژه ها بگوید؟تمام واژه های لری ریشه در پارسی میانه دارند،اگر در پارسی میانه نباشند ریشه در زبان پهلوی اشکانی(زبان های کردی،گیلکی،مازنی بازمانده ی پهلوی اشکانی هستند) دارند و من به شخصه چند واژه که ریشه در زبان سکایی(زبانی آریایی) دارند هم پیدا کرده ام،یک جوری نوشته فارسی از زمان هخامنشی ها و اشکانی ها و ساسانی ها در اینجا رواج پیدا کرده انکار حرف از ۱۰ سال پیش میزند،اولا زمان اشکانی ها زبان درباری یا رسمی پهلوی اشکانی بوده،دوما زمان هخامنشی ها خودشان ساکن مناطق لر نشین بوده اند،پارسوا مسکن اولیه ی پارس ها در ۸۰۰ تا ۹۰۰ قبل از میلاد در مناطق لر نشین(بین کهگیلویه مسحد سلیمان و لرستان) هست،کوروش خانواده اش را شاهان انشان عنوان کرده که در مناطق لر نشین هست،خواهشا منابعتان را کتاب های که ترجمه ی ذبیح الله منصوری هست قرار ندهید زیرا اوضاع این بزرگوار مشخص هست و با کمی تحقیق خودتان هم متوجه میشوید
متن را و بسیاری از کامنت های دوستان و عزیزان را خواندم و بسیار تاسف میخورم که عده ای با تعصب یا ندانم کاری و یا با هدف تفرقه افکنی میخواهند اقوام را از هم دور کنند لر ها و کوردها مادی(ماد)بودند که هردو ماد هستند اما قسمت عظیمی از ماد ها به طرف بختیاران و خوزستان کوچیدند که به آن ها لقب لر دادند و امروزه دلیلی وجود ندارد که ثابت شود آن ها ماد هستند اما قابل توجه آنهایی که نمیدانند چند دلیل محکم و روشن را ذکر میکنم لباس لر و کورد یکی هستند جز چند تفاوت جزیی زبان هاو گویش ها تقریبا مانند هم هستند و آن عکسی که منطقه ی لر هارا نشان میدهد همان کورد نشین الان است که قدمت این منطقه سه هزار سال است
ببخشید دلیلی لازم نیست تا ثابت کند آنها ماد هستند چون قضیه به خوبی روشن است
بعضی ها فکر میکنند که اگر اقوام آن ها به سلطنت نرسیده پس حتماکاری برای این سرزمین نکرده اند اما اینطور نیست خیلی از ایل ها و قبیله ها به حکومت نرسیدن اما به این دلیل نیست که اجداد آنها کاره ای در این سرزمین نبوده،شاید اجداد آنها پادشاه نشده اند اما کاره ای در ان زمان بوده اند یا حداقل برای این سرزمین به عنوان سرباز جنگیده اند زمانی که ماد ها به حکومت رسیده اند تمامی پارس ها و پارت ها هم دررکاب ان ها برای ایران جنگیده اند زمانی که پارس ها قدرت گرفتند مادها،پارت ها و پارس ها درکنارهم جنگیدند و زمانی که پارت ها(اشکانیان)قدرت را به دست گرفتند تمامی قبایل به همین ترتیب دوشادوش همدیگر برای ایران و ایرانی جنگیدند و هرزمان که یکی از این سه قوم بزرگ به قدرت رسیدند با کمک گرفتن از آن دو قوم و متحد کردن انها ایران راساختند و این پیوندی خونین بین این سه قوم(برادر)است
درود،دردناکست وقتی آنچه خویشتنمان درون زادداریم ازبیگانه گان تمنایش داشته ایم،گرامیان آنچه بنام ماددرتواریخ غربیان نگاشته شده تنهااستعاره ایست بمعنای مردمان میان درون داخل نشین،که این درون سرزمینراکه خودشان مادنامیدندبعدهاایرانیان درتنگنای ندانمکاری گیرکرده نام قومهاپنداشتند،امادرخصوص پارسائیلیان،که این نام دربردارنده سه رمزینه میباشد،ابتدابه بومیانی که داءم درمصاف گاهی شکاروگه گاه شکارچی پلنگ بودنداطلاق میگردیده،چنانچه آثاروردپای این پارسی هادرمنطقه حائل بین گلپایگان تاشهراصفهان اثاردژهاوکتیبه هاومعابدشان مانندتپه آریای هاموجودمی باشد،همچنین نیایشکده های دخمه غاری درکوهساران سلحوم معروف به کوههای نرپلنگ مشهودست،ایضامعادن ابسیدون سیاه وبسیاری اثاردیگرکه خوددربرگیرنده پاسخهای بسیاری از شبهات امروزیست برجاست،وروزی هویداخواهدگشت،امادومین کاربردکم بسامددرایران وپرُبسامددرجغرافیاهای اروپای که دراسطورهای اقوام دری یونانی مشهوربه پارسیوس،موجودست،راکناری نهاده برسومین کارکردنام پارسی که روایات آئینی اجدادماپارسی هارادرخودگنجینه داشته مرحله ممتازی ازائین مهرپرستی ست که یکی به اخرین رد ودرجه پیر پدرمانده وهرانکس راکه ازشیرمی گذشت مفتخربه نام پارسی میدانستند،امادوستان باوجودآثاروسنگ نگاشته هاوبسیاری ازشواهدبرجامانده،ایضادوازده تیره پارسی هاکه تاهندشمالی وبرخی تاکامبوج نیزرفته اندبسی بیشتربجانب مغرب زمین هم،کماانکه نام اولین پهلوان آرگوسیان نام قومیت مامردمانست،اگرصرفاگروههای کوچنشینانمانرامالـُرنامنهادایم،مانندنام کـُردهاکه شبانان مفهوم میدهد،همه وهمه مـُبین یک جمله است،نه الوارگرامی نه اکرادگرامی تاهنگامی که اثاری آکادمیک پسندارائه نداداندحق ندارندآنچه مرتبط به اجدادمامردمانست راجرح وخرج ومصادره به نفع خویش سازند،ایاننگریسته انداگرنمی بودنداعقاب مابومیان بدروغ عنوان مهاجراریای!ایاامروزازاعقاب لولوبیان گرامی وهوریان که ایندوبعدهااشوریان راپایه نهادندوارامنه ومیتانیان اعقاب اذریان،وکاسیان بهمراه خـُتیان،که الواربیشترین ترکیباتشانراازیشان دارندبادرصدهای ازعیلامی،آیااگربزرگمردپارسی پارسایمان ک،ورش بزرگ همگانرازیربیرق بازی اتحادبـُردبـُرددرنیاورده بودبنظرشان امروزمیبودندتااثاری رامنسوب بخوددارند!لازمنیست دنبال هویتمان درمیان افتخارات باستانیاکان باشیم ومشعوف شویم فلان شئی درفلان جغرافیامایه رشک جهانیان کشف گردیدماخودراخوشوقت وخوشبخت بتصوریم،بانگاه کوچکی به دفاع هشت ساله وتاریخ رزمندگان وفرماندگان انهاکه بصیرندخواهنددانست ایافارسهابی قبیله اند!همه بودندامانه به اندازه مامردمان،انچه امروزهرناشسته روی ازبی حاصلی وبی نسبی سعی درتوهین به ابتداصاحبخانه که بروایت تواریخ باستانی ارزندگان وبرترین بودنددرهمه چیزهاشان،ایاجای ندارددمارشانرادراوریم، توهین به زبان فارسی که ادامه میراث چندده هزارانساله ماست وقومیت شریفمانرابه ایرانیان بیرونی پیوندزدن!براستی که مردمان نمکناشناسی درمیانمان بالیداند، والبته راه بجای نخواهندبرد.
درود،عزیزان ابتدایک شـُبه راکه موجبات خلط مباحث شده یادکنیم،فریدون سه پسرداشت،بنامهای سورچ،طورچ،ئیرچ،باورودتازیان بدلیل استفاده حروف بجزحروف ایرانی،مثل چ،گ،پ،ژ،ازسایرحروف بهره جستند،مصداقی ،طورچ راتورک،خواندن،وسپس سرزمینهای شمالی توران یعنی نواحی اسیای میانه راکه درعهدساسانیان توسط زردپوستان یاهمان تراکمه اشغال گردیده بود،بدلیل شناسه پیشین مردمان طورانی جغرافی نویسان عرب زبان بدون فرق قائل شدن مابین ساکنین پیشین وساکنین پـَسین بنام ترکستان نامیدند،واین خلط مباحث موجب گردیدکه،تا امروزچندحکومت طورانی پس ازاسلامراکه اگثراازشعبه فشتون تورانی بودندترکهابخودبچسبانند،مانندسلمجوقیان،غزنینیان،وخوارزمشاهیان دورگه گرجی تورانی،درکل مابعدازاسلام تنهادوحکومت یکی تراکمه ودیگری مغولان راداریم که ترک بمعنای اخص امروزی وموردمدعای ترکپرستان می باشندراداریم وسایرسلسله هاارتباطی باایشان ندارند،حتی اخرین دورانیکه طورانیان پشتون به ایران تاختنداواخردوره صوفی شاهیانست،همانهاکه آذری تباروچرکسی کارتولی بودندوارتباطی باتراکمه نداشتند،وامادرخصوص مردمان لـــُرایشان نیز ازین سوءنیتهای تازیان وخصوصاازدوره تیموربه اینسوبه واسطه ناتوانیش درسرکوب قبایل کوچی نشین پارسی بدست آورد،ازواژه لــر،که درزبان محاوری تیمورهمان چادرنشین رامعنامیدهدبکاربسته وتاامروزبرمردمان بومی زاگرس استعمال می گردد،فرقی بین لرومن پارسی نژادنیست،درضمن اگرتپه آریایی هارادرمرکزایران شمالغرب استان اصفهان سری بزنیددرخواهیدیافت که زبان هلتامتانی همان ست که تاامروزنیزمابدان سخن می گوئیم،وهرغریبه ای وارداین دیاربسیارکهنسالشده ناچاربه سخن گفتن به زبان مابومیان گردیده،درثانی آزمایشات ژنوم خویشان ماراتاده هزارسال پیش بامردمان سرزمین هلتامتان بپایتختی شوش نشانه گذاری هاپلگروپ نموده،ودرین هیچ بحثی وخدشه واردنیست که بخواهندمارامهاجرین انهم مرتبط به یک نام قدیمی مرتبط به مذهبی پیشامهری وپیشازرتشتی،بنام آئین راستےآریای نماینددرحالیکه مهاجرتهاازایران به سایربلادصورت پذیرفته،ملاحظه اندک مصداق نام پدر،مادر،برادر،این نام های کلیدی خودبرای اهل دانش بسنده است امابرای مـُغرضان خودبخواب زده نه متاسفانه،ونبایدفریب دسایس رخورد،انهاقصدشان جدانمودن وتکه تکه ساختن سرزمین پدرانمانست هوشیارباشیم.